تا مه روی تو پرتو بر جهان انداخته
پیش هر ویرانه گنج شایگان انداخته
پنجه زورآوران فکر را اندیشه ات
بر زمین عجز چون برگ خزان انداخته
گوهر شهوار را در عهد شکرخند تو
از دهن بیرون صدف چون استخوان انداخته
خط ریحانت که نی در ناخن یاقوت کرد
منشیان را چون قلم شق در بنان انداخته
چون کف خونین به خاک راه خون لعل را
از دهن در دور یاقوت تو کان انداخته
صبح خیزان قیامت را نگاه گرم تو
در غلط از فتنه آخر زمان انداخته
اشتیاق حلقه گوش تو در صلب صدف
در گهرها پیچ و تاب ریسمان انداخته
کودک این بوم و بر را حاجت تعلیم نیست
تا الف گفته است، ناوک بر نشان انداخته
از دل صحرایی خود چشم تا پوشیده ام
خویشتن را در فضای لامکان انداخته
من کیم صائب که خلاق سخن در این مقام
کلک معنی آفرین را از بنان انداخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و تاثیرگذاری چهره محبوب میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا اشاره میکند که نور و زیبایی محبوب چگونه بر جهان تأثیر میگذارد و قدرت افکار و احساسات او را به تصویر میکشد. او از موانع و دشواریها نیز سخن میگوید و به احساسات عمیق خود اشاره میکند، در نهایت به جایی میرسد که احساس میکند نیاز به آموزش و تعلیم نیست، چون عشق و زیبایی خود آموزگارند. شاعر در انتها از جایگاه خود به عنوان خالق سخن و هنر اشاره میکند و به قدرت بیان خود افتخار میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهرهی تو نور و زیبایی را به دنیا میبخشد، در مقابل هر خرابه و فضایی، نعمتهای گرانبها و ارزشمندی وجود دارد.
هوش مصنوعی: قدرت اندیشه و تفکر تو، مانند برگهای پاییزی که بر روی زمین افتادهاند، توانسته است تفکر و قدرت زورآوران را به شکست بکشاند.
هوش مصنوعی: تمام زیبایی و ارزشهای درون خود را در زمان شادی و خنده تو مانند مروارید از صدف خارج کرده و به نمایش میگذارم، گویی که استخوانی در دهن ندارم.
هوش مصنوعی: خط خوشی که بر روی برگ گل ریحان نوشته شده، به گونهای زیبا و دلنشین است که مانند نگاشتهای از یاقوت میماند و به آنها که خطاطی میکنند، این احساس را میدهد که مانند قلمی تیز و روان بر روی انگشتانشان میرقصد.
هوش مصنوعی: وقتی که دست خونین به زمین میخورد، باعث میشود که راهی از خون لعل به وجود بیاید و از دهان یاقوت تو، گوهرهای زیبا و ارزشمندی به زمین بیفتند.
هوش مصنوعی: صبح زود بیدار شدن و نگاه گرم تو، کسانی را که در روز قیامت قرار دارند، از مشکلات و فتنههای آخر الزمان دور کرده و آرامش میبخشد.
هوش مصنوعی: اشتیاق و محبت طولانی من به گوش تو باعث شده که در عمق صدفهای دریا، مانند گوهری باارزش، به دور خود پیچ و تاب بزنم.
هوش مصنوعی: کودکانی که در این کشور و سرزمین بزرگ میشوند، نیازی به آموزش ندارند، زیرا آنها از همان ابتدا درک و آگاهی کافی دارند و به خوبی میتوانند نشانهها و پیامها را درک کنند.
هوش مصنوعی: از دل بیابانی که دارم، تا چشمپوشی کردهام. خودم را در فضایی بیکران رها کردهام.
هوش مصنوعی: من کی هستم که در اینجا بخواهم با کلمات خود معانی تازهای بسازم و خود را خالق سخن بدانم، در حالی که قدرت ایجاد معنا را به دیگران واگذار کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای جلال تو بیانها را زبان انداخته
عزت ذاتت یقین را در گمان انداخته
عقل راادراک صنعت دیده هابردوخته
نطق راوصف تو قفلی بر دهان انداخته
هرچه آنرا برنهاده دست حس و وهم وعقل
[...]
ای جمالت برقع از رخ ناگهان انداخته
عالمی در شور و شوری در جهان انداخته
عشق رویت رستخیزی از زمین انگیخته
آرزویت غلغلی در آسمان انداخته
چشم بد از تاب رویت آتشی افروخته
[...]
آتش عشق تو شوری در جهان انداخته
رهروان را جمله از کام و زبان انداخته
در میان عاشقان لاابالی آمده
عشق تو رمزی بطرزی در میان انداخته
تیغ زهرآلود قهرت عالمی برهم زده
[...]
ای ز هستی غلغلی در ملک جان انداخته
عکس نور ذات خود بر انس و جان انداخته
آتشی از مهر در میدان دل افروخته
پرتوی از ذات در صحرای جان انداخته
نه تتق در عالم کون و فساد افراشته
[...]
ای متاع درد در بازار جان انداخته
گوهر هر سود در جیب زیان انداخته
نور حیرت در شب اندیشهٔ اوصاف تو
بس همایون مرغ عقل از آشیان انداخته
از کمان تا جسته در چشم تحیر کرده جا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.