گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

نافه چین را گریبان پاره سازد موی تو

بوی پیراهن گره بندد به دامن بوی تو

گرچه از رخسار گلگون نوبهار عالمی

می زند بر سینه سنگ آتش ز دست خوی تو

تا چها با خون گرم لاله حمرا کند

خار بن را نافه چین می کند آهوی تو

چشم حیرت وام می گیرد ز طوق قمریان

سرو در وقت خرام قامت دلجوی تو

تا نفس دارد نمی افتد به فکر بازگشت

هر که از خود می دود بیرون به جست و جوی تو

زیر دیوار خجالت معتکف گردیده است

قبله اسلام از شرم خم ابروی تو

نقش را بر آب در آتش بود نعل سفر

حیرتی دارم که چون استاد خط بر روی تو

گر به سهو از غنچه و گل بالش و بستر کنی

می شود نیلوفری از بوی گل پهلوی تو!

چون نگردد صائب از کیفیت حسنت خراب؟

می شود میگون لب ساغر ز گفت وگوی تو

 
 
 
قطران تبریزی

شد سرشگم ز آرزوی روی تو چون روی تو

وز فراق روی تو بگداختم چون موی تو

جان من پاینده اندر تن ز مشگین موی تست

دل بود روشن ز روی فرخ دلجوی تو

از نهیب تیر مژگان و کمان ابرویت

[...]

اوحدی

سوی من شادی نیاید،تا نیایم سوی تو

روی شادی آن زمان بینم که بینم روی تو

من دلی دارم که در وی روی شادی هیچ نیست

غیر از آن ساعت که آرد باد صبحم بوی تو

هر کسی از غم پناه خود به جایی می‌برد

[...]

ابن یمین

مرحبا ایچشم جان روشن بنور رای تو

دستگیر دل گه آشفتگی گیسوی تو

هر که دید آن موی و رو در کفر و در اسلام گفت

صبح اسلام است و شام کفر روی و موی تو

پیش شمع روی تو مهر فلک پروانه ایست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
شاه نعمت‌الله ولی

ای منور دیدهٔ مردم به نور روی تو

عالمی آشفته چون باد صبا از بوی تو

عقل می خواهد که گردد گرد کوی تو ولی

گرد اگر گردد نگردد هیچ گرد کوی تو

هر چه می بینم بود در چشم من آئینه ای

[...]

جامی

شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو

سرکشان را طوق گردن حلقه گیسوی تو

تا تو رفتی آفتاب از زر همی تابد طناب

تا زند این خیمه فیروزه در اردوی تو

مدعی گیرم که چون آیینه رویین تن شود

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه