گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

بس که تندی کرد با پهلونشینان خوی تو

تیغ می لرزد چو برگ بید در پهلوی تو!

نسخه حسن تو ز حرف مکرر ساده است

پیچ و تاب خاص دارد چون کمر هر موی تو

تخم قابل در زمین پاک، گوهر می شود

دانه یاقوت می سازد عرق را روی تو

از حیا روی تو گر بیرون نیاید از نقاب

دور گردان را به مطلب می رساند بوی تو

ناخن الماس می گردد به چشمش ماه عید

دیده هر کس که افتاده است بر ابروی تو

سیل بی زنهار چون گرداب می گردد گره

بس که افتاده است دامنگیر خاک کوی تو

طوق قمری سرو را گردید طوق بندگی

تا به سیر گلشن آمد قامت دلجوی تو

چون حنا کز رفتن هندوستان گردد سیاه

خون دلها مشک شد در حلقه گیسوی تو

می شمارد دیده صیاد، داغ لاله را

بس که وحشت دارد از نظارگی آهوی تو

می شود هر شعله اش انگشت زنهار دگر

آتش سوزان اگر گردد طرف با خوی تو

چون گهر هر چند پهلوی تو چرب افتاده است

رنج بایک است رزق رشته از پهلوی تو

شمعها سر در گریبان خموشی می کشند

برفروزد از شراب آتشین چون روی تو

آنقدرها مست و بی باکی که خون عاشقان

می شود آب خمار نرگس جادوی تو

من که نامحرم شمارم دیده آیینه را

چون توانم بوالهوس را دید همزانوی تو؟

گل فتد در دیده اش از دیدن خورشید و ماه

چشم صائب آشنا گردید تا با روی تو

 
 
 
قطران تبریزی

شد سرشگم ز آرزوی روی تو چون روی تو

وز فراق روی تو بگداختم چون موی تو

جان من پاینده اندر تن ز مشگین موی تست

دل بود روشن ز روی فرخ دلجوی تو

از نهیب تیر مژگان و کمان ابرویت

[...]

اوحدی

سوی من شادی نیاید،تا نیایم سوی تو

روی شادی آن زمان بینم که بینم روی تو

من دلی دارم که در وی روی شادی هیچ نیست

غیر از آن ساعت که آرد باد صبحم بوی تو

هر کسی از غم پناه خود به جایی می‌برد

[...]

ابن یمین

مرحبا ایچشم جان روشن بنور رای تو

دستگیر دل گه آشفتگی گیسوی تو

هر که دید آن موی و رو در کفر و در اسلام گفت

صبح اسلام است و شام کفر روی و موی تو

پیش شمع روی تو مهر فلک پروانه ایست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
شاه نعمت‌الله ولی

ای منور دیدهٔ مردم به نور روی تو

عالمی آشفته چون باد صبا از بوی تو

عقل می خواهد که گردد گرد کوی تو ولی

گرد اگر گردد نگردد هیچ گرد کوی تو

هر چه می بینم بود در چشم من آئینه ای

[...]

جامی

شاه خوبانی و ترکان خطا هندوی تو

سرکشان را طوق گردن حلقه گیسوی تو

تا تو رفتی آفتاب از زر همی تابد طناب

تا زند این خیمه فیروزه در اردوی تو

مدعی گیرم که چون آیینه رویین تن شود

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه