میوه باغ امیدم داغ حرمان است و بس
یار دلسوزی که میبینم نمکدان است و بس
پشت و روی این ورق را بارها گردیدهام
عالم از جهان مرکب یک شبستان است و بس
نور شرم از دیده خوبان بازاری مجوی
این جواهر سرمه در چشم غزالان است و بس
سنگ را یاقوت میسازم به صد خون جگر
روزیم چون آفتاب از چرخ یک نان است و بس
آن که گاهی عقدهای وامیکند از کار من
در بیابان طلب خار مغیلان است و بس
میکشد هرکس که در قید لباس آرد مرا
حلقه فتراک من طوق گریبان است وبس
چون نگردم گرد سرتاپای او چون گردباد؟
پاکدامانی که میبینم بیابان است و بس
دل نیازردن اگر شرط مسلمانی بود
میتوان گفتن همین هندو مسلمان است و بس
چشم عبرت باز کن صائب ز شبنم پندگیر
حاصل قرب نکویان چشم گریان است و بس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق شاعر در مورد ناکامیها و دلتنگیها میپردازد. شاعر از محبت و صداقت یار شکایت میکند و به بیفایده بودن جستجوی نیکیها در دنیا اشاره میکند. او به سختیهایی که در زندگی تجربه میکند، همچون تلاش برای تبدیل سنگ به یاقوت و تبدیل مشکلات به مایحتاج روزانه، اشاره میکند. در نهایت، شاعر برخورد با دنیا را در قالب کنایههایی از نظیر، پاکدامنی، مسلمانی و عبرتگیری از زندگی، مطرح میکند و نتیجه میگیرد که حقیقت زندگی را باید در دلخوشیها و اشکهای نزدیکان جستجو کرد.
هوش مصنوعی: میوهی باغ امید من تنها درد و ناامیدی است و هیچ کمککار حقیقی که میبینم فقط دسیسه و خیانت است.
هوش مصنوعی: من بارها به این ورق نگاه کردهام و به نظر میرسد که دنیا تنها یک شبستان بزرگ است و بس.
هوش مصنوعی: به زیباییهای دلانگیز و جذاب توجه کن و از جستجوی آنچه که در آغوشت نیست، دست بردار. زیرا حقیقت زیباییها مانند جواهراتی قیمتی است که تنها در چشمهای خاص و ظریف قابل مشاهدهاند.
هوش مصنوعی: من با درد و رنج بسیار، سنگ را به یاقوت تبدیل میکنم، چرا که روزیام مانند آفتاب فقط به یک نان وابسته است.
هوش مصنوعی: کسی که در برخی مواقع به من حسادت میکند و از تلاشهای من ناراضی است، به جز اینکه به بیهوده در تلاش برای رسیدن به چیزهای بیارزش میپردازد، کار دیگری ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که مرا در لباس خودش بگنجاند، میکشد، چون حلقهی گردن من فقط همان گریبان من است.
هوش مصنوعی: میگوید: وقتی که به دور او میچرخم و میگردم، مانند گردبادی هستم که همه جا را پر میکند. اما برعکس، پاکدامنی که من میبینم در این بیابان تنها چیزی جز تنهایی نیست.
هوش مصنوعی: اگر عدم آزار دل دیگران شرطی برای مسلمانی باشد، میتوان گفت که هر کسی که این کار را انجام دهد، خواه هندو باشد یا هر دین دیگری، به نوعی مسلمان است.
هوش مصنوعی: چشم خود را باز کن و عبرت بگیر، زیرا از شبنم میتوان درس گرفت. میوهی نزدیکی به نیکان فقط اشک و اندوه است و بس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گریه از کردار ما، مقبول جانان است وبس
شبنم از گلشن، پسند مهر تابان است و بس
سربلندان جهان را نام احسان است و بس
سرو را در بوستان قد نمایان است و بس
خانه این قوم را چون مسجد آدینه دان
زینت قالین شأن پیش ایوان است و بس
گر روی در خانه ایشان پشیمان می خوری
[...]
چون به عکس آری نظر خورشید تابان است و بس
باز چون بر اصل بینی ظل یزدان است و بس
سوی عکس ار دسترس نبود عجب نبود که نیست
دسترس تن را به جان وین صورت جان است و بس
ظل یزدان را چو یزدان گیر و این فرخنده کاخ
[...]
قبله آزادگان ابروی جانان است و بس
فتنه آخر زمان آن چشم فتان است و بس
دختر رزصد مسیح از یک شکم بی شوی زاد
تا نگویند این هنر با دخت عمران است و بس
نیست در جن و ملک سودای عشق و ذوق طبع
[...]
از تبسم لعل او چون غنچه خندان است و بس
بر جراحتهای قلبم یک نمکدان است و بس
گر نباشد مدعا عرض نیاز خویشتن
از عرق بر روی ساحل موج طوفان است و بس
تحفه دیگر ندارم درخور عرض ادب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.