ستاره سوخته پروای اعتبار ندارد
که تخم سوخته حاجت به نوبهار ندارد
توان ز بیخودی ایمن شد از حوادث دوران
خطر سفینه ز دریای بیکنار ندارد
ز بس گزیده شد از روی تلخ مردم عالم
ز زنگ آینه من به دل غبار ندارد
جنان بساط جهان شد تهی زسوخته جانان
که هیچ سنگ به دل خرده شرار ندارد
کسی که بیخبر از بحروحدت است که داند
که در کشاکش خود موج اختیار ندارد
رگی ز تندی خو لازم است سیم بران را
که زودچیده شودهرگلی که خار ندارد
اسیر عشق نیندیشداز زبان ملامت
که کبک مست غم از تیغ کوهسار ندارد
تو از سیاه دلی روی خود ز خلق نتابی
که پشت آینه وحشت ز زنگ بار ندارد
همیشه حلقه ذکر خفی است مهر دهانش
لبی که شکوه ز اوضاع روزگار ندارد
به دوش و دامن مریم مسیح بارنگردد
صدف گرانیی ای از در شاهوار ندارد
حذر نمی کند از درد و داغ سینه صائب
زمین سوخته پروایی از شرار ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و بهتآور آدمی است که در جهان پر از درد و رنج زندگی میکند. شاعر با استفاده از نمادهایی همچون "ستاره سوخته" و "دریای بیکنار"، به فقدان امید و زیبایی اشاره میکند. او به تلخی زندگی و تلخی روابط انسانی پرداخته و از برخی واقعیتها، چون بغض و اندوه درونی خود، سخن میگوید. همچنین بر درد عاشقانه و آثار آن تأکید کرده و نشان میدهد که عشق، حتی در سختیها و انتقادات دیگران، خود را حفظ میکند. در نهایت، شعر به نوعی تسلیم در برابر تقدیر و عدم ترس از درد اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ستارهای که سوخته است، دیگر به اعتبار و ارزشش اهمیت نمیدهد، زیرا تخمهایی که سوختهاند، نیازی به بهار تازه و احیای دوباره ندارند.
هوش مصنوعی: کسی که از خود بیخود شده و به حالت آرامش و امنیت دست یافته، میتواند از خطرات و حوادث زندگی در امان باشد. مانند کشتیای که در دریای بیکران، بدون هیچ گونه بلایی، به راه خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه او از شیوایی تلخ مردم زیادی آزرده خاطر شده، دل من از غبار زنگ آینه پاک است.
هوش مصنوعی: بهشت به خاطر عشق و فراق معشوق خالی و ویران شده است، چرا که دیگر هیچ چیز نمیتواند به دل سنگین غم روشنایی ببخشد.
هوش مصنوعی: کسی که از عمق و معانی واقعی زندگی بیخبر است، چگونه میتواند در هیاهوی وجود خود، بر سرنوشت و انتخابهایش کنترل داشته باشد؟
هوش مصنوعی: برای پیشرفته شدن و به نتیجه رسیدن در کارها، لازم است که تلاشی قوی و سریع صورت گیرد، چرا که هر کاری که آسان و بیدردسر باشد، به سرعت به ثمر میرسد.
هوش مصنوعی: عاشق گرفتار، به سخنان سرزنشآمیز توجهی ندارد؛ چرا که مانند کبکی مست، از تندباد غم و خطر کوه نمیترسد.
هوش مصنوعی: تو به خاطر دل تیرهات از نگاه مردم فراری هستی، زیرا در پشت آینه ترس، لکههای زنگزده وجود دارد.
هوش مصنوعی: همیشه در دل و ذهن او ذکر و یاد خداوند جاری است، اما لبانش هیچ گله و شکایتی از وضعیت و شرایط زندگی ندارند.
هوش مصنوعی: مریم مسیح، به عنوان نماد پاکی و معصومیت، هرگز بار سنگینی را بر دوش و دامن خود نمیگذارد. او همانند صدفی گرانبها، در میان چیزهایی است که هیچ جایگاهی در برابر مقام والای خودش ندارند.
هوش مصنوعی: زمین سوخته از ناراحتی و درد دلی نمیترسد و از آتش شعلهای که در آن است، چیزی نمیخواهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فضای خاطرم از غم از آن غبار ندارد
که آرزوی جهان، از دلم گذار ندارد
جهان چو معرکه تیغ بازی است حذر کن
چه پا نهی به میان؟ این میان کنار ندارد!
بزرگیی که در آن نیست چشم لطف بمردم
[...]
تنم به هیچ مکان بی رخت قرار ندارد
به جز خیال تو کس بر دلم گذار ندارد
به هر کجا که روم همچو مرغ طعمه دامم
به غیر من به کسی روزگار کار ندارد
در این سراسر گلزار نیست برگ درختی
[...]
مگر خبر ز دل خسته آن نگار ندارد
چه آتشی است که امشب دلم قرار ندارد
درست گویمت از دل مباد رنجه شوی
که این شکسته به پیش تو اعتبار ندارد
بیا که صحبت رندان مفرح افتاده است
[...]
برادرا دلم رفتنت قرار ندارد
مرو که خواهر تو ناب انتظار ندارد
به درد بیکسیام مبتلا مکن به فدایت
که خواهر تو کسی را در این دیدار ندارد
تو منع میکنی از گریهام ولی نتوانم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.