گنجور

 
صائب تبریزی

هر رهروی دچار به منزل نمی‌شود

این راه قطع بی‌کشش دل نمی‌شود

زنجیر موج مانع شور محیط نیست

مجنون ما به سلسله عاقل نمی‌شود

گلگونه خجالت روح است روز حشر

خونی که زیب دامن قاتل نمی‌شود

نتوان به ماه نو گره آسمان گشود

ناخن حریف آبله دل نمی‌شود

در عشق شو چو سرو و صنوبر تمام دل

کاین کار دلخوری است، به یک دل نمی‌شود

حاصل شد از لب شکرین تو کام مور

کام دل من است که حاصل نمی‌شود

ابر تنک نهان نکند آفتاب را

لیلی نهان به پرده محمل نمی‌شود

یک ساعت است جلوه عاشق درین جهان

پروانه بال خاطر محفل نمی‌شود

چندان که می‌رود به مقامی نمی‌رسد

آواره‌ای که همسفر دل نمی‌شود

از باد نخوت است که خاکش به فرق باد

با بحر هر حباب که واصل نمی‌شود

عارف ز موج حادثه بر هم نمی‌خورد

از شور بحر، آب گهر گل نمی‌شود

دستی که از دو کون نشویند همچو موج

در گردن محیط حمایل نمی‌شود

خال سفیدی از نظر دوربین ما

بی‌سرمه سیاهی منزل نمی‌شود

چون قبله‌گاه حاجت عالم همین درست

صائب چرا گدای در دل نمی‌شود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیرخسرو دهلوی

دل رفت و آرزوی تو از دل نمی‌شود

دل پاره گشت و درد تو زائل نمی‌شود

مه می‌شود مقابل روی تو هر شبی

یک روز با رخ تو مقابل نمی‌شود

رویم زر است و بر در تو خاک می‌کنم

[...]

جلال عضد

یک لحظه درد عشق تو از دل نمی‌شود

وز دیده نقش روی تو زایل نمی‌شود

گویند پند ده دل شیدای خویش را

بسیار پند دادم و عاقل نمی‌شود

در ورطه‌ای‌ست کشتی صبرم به بحر عشق

[...]

بابافغانی

تا دیده با رخ تو مقابل نمی شود

کام دل از جمال تتو حاصل نمی شود

هر دل بجعد سلسله مویی قرار یافت

دیوانه ی منست که عاقل نمی شود

دست تهی اگر همه تعویذ دوستیست

[...]

فیض کاشانی

ای دل مخواه کام که حاصل نمی‌شود

حق از برای کام تو باطل نمی‌شود

لذت‌شناس نیست که از دوست غافلست

لذت کسی شناخت که غافل نمی‌شود

تا جا گرفته عشق تو در سینه یک نفس

[...]

بیدل دهلوی

موی دماغ جاه و حشم حل نمی‌شود

فغفور خاک‌گشت و سرش‌کل نمی‌شود

ما و من هوسکدهٔ اعتبار خلق

تقریر مهملی است‌که مهمل نمی‌شود

زبن گرد اعتبار مچین دستگاه ناز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه