کجا مرا می گلگون دماغ تازه کند
که تخم سوخته را ابر داغ تازه کن
کجاست سوختگان را دماغ خودسازی
به ناخن دگران لاله داغ تازه کند
درین بهار که صد جامه خار گردانید
نشد که جامه خودسروباغ تازه کند
دماغ سافی ما می خورد ز جیحون آب
مگر به خون جگر، دل دماغ تازه کند
ز خط سیه نشودروز آتشین رویی
که داغ کهنه ما را به داغ تازه کند
دلی که داغ نهان نیست مجلس افروزش
دماغ خود به کدامین ایاغ تازه کند
ز داغ سینه من آب وتاب دیگر یافت
که تازه رویی گل جان باغ تازه کند
درین صحیفه من آن خامه سیه روزم
که مغز خشک به دودچراغ تازه کند
دمی که صائب ازوبوی صدق می آید
چوباد صبح جهان را دماغ تازه کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به جستجوی منبعی برای تازه شدن روح و دل خود پرداخته است. او احساس میکند که در زندگی دچار سوختگی و درد است و به دنبال جایی میگردد که بتواند به وسیله آن داغهای کهنهاش را تسکین دهد. شاعر به کیفیت بهار اشاره میکند و این تصور را دارد که آیا در این تغییر فصل، میتوان به راهی برای تازه کردن روح و روان رسید. او به مشکلات و دردهای سرشار از دلتنگی خود اشاره کرده و در نهایت به امید یافتن نوری برای رفع این ناکامیها و زنده کردن دوباره دل خود میپردازد.
هوش مصنوعی: آیا جایی هست که دلم شاد شود و حال خوبی پیدا کنم؟ همچون اینکه باران داغ میتواند بذر سوخته را رونق دهد.
هوش مصنوعی: کجاست جایی که عاشقان و سوختگان بتوانند در آن خود را بهبود بخشند و دوباره زندگی را با زیبایی و طراوت تجربه کنند، به گونهای که نشانههای درد و رنج همچنان در وجودشان باقی بماند.
هوش مصنوعی: در این بهار که هزاران جامه خاردار به وجود آمده، هنوز نتوانستهایم لباس زیبای خود را برای باغ تازه آماده کنیم.
هوش مصنوعی: آب زلال و خوشگوار جیحون برای ما دلپذیر است، اما برای تازه کردن روح و ذهن، باید مشکلات و گرفتاریها را تحمل کرده و در عوض با تلاش و صبر به شادی و آرامش برسیم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر کسی در پی مشکلات و دردهای گذشته باشد، نمیتواند زیبایی و روشنایی روز را تجربه کند. در واقع، یادآوری و زنده کردن زخمهای کهنه به جای بهبود، تنها باعث میشود که درد و رنج جدیدی به زندگیاش بیفزاید.
هوش مصنوعی: دلهایی که درد و داغی درونشان پنهان نیست، دیگر نیازی به زینت و آرایش ندارند. پس به کدام زیبایی تازه میتوانند خود را بیارایند؟
هوش مصنوعی: به خاطر درد و حزنی که در دل دارم، زندگی و شور و شوق دیگری پیدا کردهام که میتواند زیبایی و شادابی را به باغ وجودم بازگرداند.
هوش مصنوعی: در این نوشته، من مانند قلمی هستم که با رنگ سیاه و غمگینی بر صفحات زندگی مینویسم، به طوری که میتوانم اندیشههای خالی و بیروح را با روشنایی و الهام تازهای پر کنم.
هوش مصنوعی: زمانی که صائب بویی از صدق و راستگویی به مشام میرسد، انگار که نسیم صبح جهان را تازه و زنده میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
شبی چو روز فراق بتان سیاه و دراز
درازتر ز امید و سیاه تر ز نیاز
ز دور چرخ فرو ایستاده چنبر چرخ
شبم چو چنبر بسته در آخرش آغاز
برآمده ز صحیفه فلک چو شب انجم
[...]
گرفت مشرق و مغرب سوار آتش و آب
ربود حرص امارت قرار آتش و آب
همی شکنجد باد و همی شکافد خاک
به جنبش اندر دود و بخار آتش و آب
به خشگ و تر به جهان دربگشت ناظر عقل
[...]
خری سبوی سرو روده گوش و خم پهلو
کماسه پشت و کدو گردن و تکاو گلو
چو آمد آید با او سبوی و روده و خم
چو شد کماسه رود با وی و تگا و کدو
خری سرش ز خری چون کدوی بیدانه
[...]
زهی بمشرق و مغرب رسیده انعامت
شکوه خطبه وسکه زحشمت نامت
زتست نصرت اسلام از آن فلک خواند است
حسام دولت و دین و علاء اسلامت
بزرگ سایه یزدان و آفتاب ملوک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.