نغمه عشق به گوش من دیوانه زدند
این چه اکسیر بهارست بر این دانه زدند
کعبه چون جامه غیرت نکند بر تن چاک؟
رقم حسن خداداد به بتخانه زدند
پیشتر زان که کند لاله به خون چشم سیاه
چشم را پنجه خونین به در خانه زدند
دل سودازده از آب و گل عالم نیست
اشک شمع است به خاکستر پروانه زدند
حلقه در گوش سخن باش که از سین سخن
به سر زلف گرهگیر عدم شانه زدند
عوض گنج گهر، نقد دل درویشان
خواب امنی است که در گوشه ویرانه زدند
شهد فردوس کجا، چاشنی وصل کجا؟
راه اطفال به شیرینی افسانه زدند
صفحه ای را که سویداست بر او نقطه سهو
ساده لوحان رقم کعبه و بتخانه زدند
چشم بیدار ازان قوم طلب کن صائب
که سر زلف سخن را دل شب شانه زدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیباییهای آن میپردازد. شاعر از صدا و نغمه عشق سخن میگوید که مثل یک اکسیر دلانگیز در زندگی جاری است. او با استفاده از استعارههای مختلف به بررسی چالشهای عشق، زیبایی و درد دلها میپردازد. به طور خاص، به تضادها و روابط پیچیده بین عشق و اجتماع اشاره میکند و از حرفهای دلنشین و واقعی سخن میگوید. در نهایت، شاعر از جستجوی حقیقت و درک عمیق عشق صحبت میکند.
هوش مصنوعی: صدای عشق به گوش من دیوانهوار طنینانداز شد. این چه جادو و شگفتی بهاری است که به این دانه القا کردند؟
هوش مصنوعی: وقتی که کعبه از غیرت و حرمتش محافظت نکند و دچار آسیب شود، چطور میتوان انتظار داشت که زیباییها و نشانههای الهی در معابد کافرانه همچنان باقی بماند؟
هوش مصنوعی: قبل از آنکه لاله به خون چشمش دچار شود، چشم سیاه را با دستان خونین به در خانه کوبیدند.
هوش مصنوعی: دل بیمار و آشفتهام از دنیای مادی خداحافظی کرده و به غمی عمیق رسیده است؛ مانند اشک شمعی است که بر خاکستر پروانهای که سوخته، میریزد.
هوش مصنوعی: به سخن گوش کن و مانند حلقهای در آویزی، چرا که از حرف «سین» شروع کرده و به گیسوی خرمنمانند عدم شکل میدهد.
هوش مصنوعی: به جای گنج و ثروت با ارزشی که به دست میآید، این آرامش خاطر و امنیتی که در گوشه یک ویرانه به دست آمده، برای درویشان بسیار ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: طعمی که در بهشت وجود دارد کجا، و لذتی که در وصال محبوب است کجا؟ بچهها میخواهند به شیرینی قصهها دست پیدا کنند.
هوش مصنوعی: بر روی صفحهای که سویدا نام دارد، نادانیها و اشتباهات را به مانند نشانههایی بر روی کعبه و بتخانه ثبت کردند.
هوش مصنوعی: از افراد آن قوم بخواه که با دقت و هوشیاری سراغ بگیرند، زیرا آنها در دل شب مشغول زیبایی و آرایش سخن بودند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش مرغان چمن نعرهٔ مستانه زدند
آتشی در دل شوریدهٔ دیوانه زدند
زاهدان خیمهٔ عشرت سوی میخانه زدند
خیز کز باد صبا زلف سمن شانه زدند
دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راهنشین بادهٔ مستانه زدند
آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
[...]
عاشقان را چو صلا جانب می خانه زدند
آتشی بود که اندر دل دیوانه زدند
در تمنای تو عشاق ز پای افتاده
مست گشتند و ز مستی کف مستانه زدند
عکس ساقی چو درین باده صافی افتاد
[...]
صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند
بوسه بر یاد لبت بر لب پیمانه زدند
زاهدان سبحه به کف عازم آن بزم شدند
رقم نقل چو بر سبحه صد دانه زدند
صوفیان را دهن از ورد سحر بربستند
[...]
صبح رندان صبوحی در میخانه زدند
در خرابات مغان ساغر مستانه زدند
می رنگین به خم عشق که بد مالامال
دوره کرده قدح و جام به پیمانه زدند
رازهایی که شنیدن نتوانست ملک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.