صبح رندان صبوحی در میخانه زدند
در خرابات مغان ساغر مستانه زدند
می رنگین به خم عشق که بد مالامال
دوره کرده قدح و جام به پیمانه زدند
رازهایی که شنیدن نتوانست ملک
می ز پیمانه بآن نکته و افسانه زدند
چونکه من دیر رسیدم به لبم یکجرعه
ریخته دم به دم و طعنه جرمانه زدند
شکر باری که ازان باده نماندم محروم
که دران انجمن آن زمره فرزانه زدند
ز آتش شمع نه تنها دل پروانه بسوخت
کاتش شمع هم از شعله پروانه زدند
دل عشاق فتادند بخاک ره دیر
طره مغبچگانرا ز چه رو شانه زدند
خوشم از شادی طفلان پریوش گرچه
سنگ بیداد و ستم بر من دیوانه زدند
فانیا بیش مکن ناله ز ویرانی ازانک
گنج معنی طلبان خیمه به ویرانه زدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به فضای شادی و سرور در میخانه و خرابات میپردازد. او از می و عشق صحبت میکند و اشاره دارد که هنوز رازهایی در دلش دارد که نمیتواند بیان کند. شاعر حسرت میخورد که دیر به این جشن رسیده و از نوشیدنیها محروم مانده است. همچنین، او به ارتباط بین عشق و شعله شمع اشاره کرده و میگوید که هر دو در آتش دچار سوختگی میشوند. در نهایت، شاعر به عشق و شادی که در دل دیگران وجود دارد، اشاره میکند و از ویرانی دلش دم میزند، اما به این نتیجه میرسد که گنجهای معنوی در ویرانیها نهفته است.
هوش مصنوعی: صبح زود، گروهی از پرهیزکاران به میخانه رفتند و در جایی که عرقخوری و خوشگذرانی رواج دارد، نوشیدنیهای شاداب و مستانه را سر کشیدند.
هوش مصنوعی: عشق مانند رنگی زیبا است که در ظرفی پر از شادی و خوشی ریخته شده و مردم به نوشیدن آن مشغولند. همه در حال لذت بردن از این لحظه هستند و جامها را پر کرده و در کنار هم جشن میگیرند.
هوش مصنوعی: رازهایی که قابل شنیدن نیستند، باعث شدهاند که پادشاه از杯 که در دست دارد، به آن نکته و داستان اشاره کند.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه من دیر به مقصد رسیدم، یک قطره از جامم به زمین ریخته شد و هر لحظه به من طعنه و کنایه میزدند.
هوش مصنوعی: خوشحالم که از آن نوشیدنی لذت ببرم و از آن محروم نمانم، چرا که در آن محفل، افراد دانا و فرهیخته صحبت کردند و بحث کردند.
هوش مصنوعی: شعله شمع فقط دل پروانه را نسوخته، بلکه آتش شمع نیز تحت تاثیر شعله پروانه قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: دل عاشقان بر خاک راه افتاده است، چرا که موهای زیبای معشوقهها را با شانه میزنند.
هوش مصنوعی: از شادی و خوشحالی کودکان زیبا لذت میبرم، هرچند که ظلم و ستمها بر من سختیهایی ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: زیاد از خراب شدن این مکان ناله نکن، چرا که گنجی که جویندگان معنی به دنبالش هستند، در همین ویرانه است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش مرغان چمن نعرهٔ مستانه زدند
آتشی در دل شوریدهٔ دیوانه زدند
زاهدان خیمهٔ عشرت سوی میخانه زدند
خیز کز باد صبا زلف سمن شانه زدند
دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راهنشین بادهٔ مستانه زدند
آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
[...]
عاشقان را چو صلا جانب می خانه زدند
آتشی بود که اندر دل دیوانه زدند
در تمنای تو عشاق ز پای افتاده
مست گشتند و ز مستی کف مستانه زدند
عکس ساقی چو درین باده صافی افتاد
[...]
صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند
بوسه بر یاد لبت بر لب پیمانه زدند
زاهدان سبحه به کف عازم آن بزم شدند
رقم نقل چو بر سبحه صد دانه زدند
صوفیان را دهن از ورد سحر بربستند
[...]
سالکانی که قدم در ره جانانه زدند
پشت پا بر فلک از همت مردانه زدند
مستی از شیشه و پیمانه خالی کردند
ساده لوحان که در کعبه و بتخانه زدند
فلک بی سر و پا حلقه بیرون درست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.