غزل شمارهٔ ۲۶۴۶
از نظر یک دم که آن شکل و شمایل می رود
حاصل دریا و کان از دیده و دل می رود
در بیابانی که نعل شوق ما در آتش است
نقش پای ناقه پیشاپیش محمل می رود
کوچه باغ زلف اگر پایان ندارد گو مدار
می توان رفتن به مژگان هر کجا دل می رود
در ته هر خاربن صیاد دام افکنده ای است
آهوی مغرور را بنگر چه غافل می رود
از زمین گیری بر آ، سنگ نشان خود نیستی
جاده با افتادگی منزل به منزل می رود
طعن نسیانم مزن، شرم از رخ آیینه کن
خود ببین آن چهره هرگز از مقابل می رود؟
گربه فردوس از سرکوی تو صائب را برند
می رود اما چو مرغ نیم بسمل می رود
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...