چشم تو چون ز مستی غفلت فراز نیست
تهمت چه می نهی که در فیض باز نیست
از انقلاب، ملک خراب آرمیده است
مستان عشق را خطر از ترکتاز نیست
چندین خم شراب سبیل است هر قدم
بی آب، راه دیر چو راه حجاز نیست
شکر نصیب مور بود، خاک رزق مار
روزی به دست کوته و دست دراز نیست
دستت اگر به عشق حقیقی نمی رسد
دلخوشی کنی به از غم عشق مجاز نیست
عشاق از ملاحظه وقت فارغند
وقت نیاز، تنگ چو وقت نماز نیست
مردانه هر که از سر کونین برنخاست
صائب میان اهل نظر پاکباز نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به پیچیدگیهای عشق و ناکامی در درک حقیقت آن اشاره دارد. شاعر درباره تاثیر غفلت و بیخبری بر درک عشق سخن میگوید و بیان میکند که عشق واقعی از جنس خیال و توهم نیست. به رابطه میان عشق و وقت نیز اشاره میشود و میگوید که عاشقان واقعی از محدودیتهای زمان بیخبرند. در نهایت، شاعر بر این نکته تاکید میکند که فردی که از دنیا و دنیویات فراتر نمیرود، نمیتواند به پاکی و درستکاری در نظر اهل فضل دست یابد.
هوش مصنوعی: چشم تو به خاطر مستی و غفلت بالا نمیرود، چرا تهمت میزنی که در رحمت و لطف خدا خبری نیست؟
هوش مصنوعی: در پی تغییرات و دگرگونیها، سرزمین به حالتی ویران درآمده است، اما عاشقان در مستی خود، از خطرات و تهدیدات ناشی از این تحولات نگران نیستند.
هوش مصنوعی: هر کسی نمیتواند به راحتی به مقصود و هدف دست یابد؛ مانند شرابی که درونش پیچیدگیهای زیادی دارد. هر قدمی که برمیداریم، بدون تلاش برای تأمین نیازهایمان به مقصد نمیرسیم و مسیر زندگی به سادگی مسیر حجاز نیست.
هوش مصنوعی: مور به شکر دسترسی دارد، در حالی که مار از خاک فروتری برخوردار است. این نشان میدهد که همیشه آنچه برای یکی خوب و مطلوب است، ممکن است برای دیگری کم ارزش و اندک باشد. در نهایت، از این متن میتوان فهمید که تفاوتهایی در سرنوشت و امکانات بشر وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر به عشق واقعی دسترسی نداری، بهتر است به دلخوشیهای کوچک بپردازی؛ زیرا غم و اندوه عشق غیرواقعی جایز نیست.
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر عشقشان به زمان توجهی ندارند و در زمانهایی که به عشق نیاز دارند، احساس تنگی و کمبود نمیکنند، مانند وقتی که وقت نماز فرا میرسد و احساس اضطرار و نیاز به انجام آن داریم.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی از مشکلات و چالشها فرار کند و نتواند با شجاعت و عزم استقامت کند، در نظر اهل دانش و بصیرت، فردی پاکباز و بااخلاق نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشتاق دوست را ره مقصد دراز نیست
تسلیم کرده را زبلا احتراز نیست
هیچش ز روزگار نباشد تمتّعی
آن کس که مبتلای بتی دلنواز نیست
هرجا که در محامد محمود دم زنند
[...]
ای آنکه پیشهٔ تو به جز کبر و ناز نیست
چون قامت تو سرو سهی سرفراز نیست
روشن دل کسی که تو باز آیی از درش
تاریک دیدهای که بر وی تو باز نیست
راهی که سر به کوی تو دارد حقیقتست
[...]
آنچه نماز زنده دلان جز نیاز نیست
و آنرا که در نیاز نبینی نماز نیست
مشتاق را بقطع منازل چه حاجتست
کاین ره بپای اهل طریقت دراز نیست
رهبانت ار بدیر مغان راه می دهد
[...]
هر خسته خاطری که چو نی چشم باز نیست
در پرده محرم سخن اهل راز نیست
پا در گل است همّت کوتاه دست تو
ورنه طریق کعبهٔ وصلش دراز نیست
پای از سرِ نیاز بنه در ره طلب
[...]
هرکس شهید آن مژه های درازنیست
در شرع بر جنازه آن کس نماز نیست
محمود را گرچه جهان زیر خاتمست
جایی بهش ز گوشه چشم ایاز نیست
شه را چو پرده از رخ شاهد برافکنند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.