ز بس که طاعت خلق جهان خدایی نیست
قضا کنند نمازی که آن ریایی نیست!
شود شکستگی ماه از آفتاب درست
شکسته بندی دل، کار مومیایی نیست
مشو ز ساده دلی از گزند نفس ایمن
که شیوه سگ دیوانه آشنایی نیست
قفس فضای گلستان بود بر آن بلبل
که در خیال وی اندیشه رهایی نیست
اگر بود به توکل ارادت تو درست
کلید رزق به غیر از شکسته پایی نیست
ز مرگ همنفسان همچو بید می لرزم
که برگهای خزان را ز هم جدایی نیست
زبان گوهر شهوار، آب و رنگ بس است
طریق مردم سنجیده خودستایی نیست
سخاوت غرض آلود کوته اندیشان
به چشم اهل بصیرت کم از گدایی نیست
به باددستی من می برد خزان غیرت
ز برگ، حاصل من غیر بینوایی نیست
به وادیی که مرا صدق رهنما شده است
سراب تشنه فریب از غلط نمایی نیست
مشو زیاده ازین خرج مردمان صائب
که پاس وقت کم از پاس آشنایی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی موضوعات اخلاقی و معنوی میپردازد. شاعر اشاره میکند که طاعت و عبادت واقعی در خلق و خوی انسانها نمایان نمیشود و برخی اعمال ظاهری تنها ریا هستند. او تاکید میکند که دل شکسته و افسرده را نمیتوان با مال و ثروت درمان کرد و در مسیری که اهل صدق و sincerity هستند، نباید به فریب و غفلت اعتنا کرد. همچنین، شاعر هشدار میدهد که انسان باید مراقب نفس خود باشد و از سادگی نباید به دام افکار نادرست بیفتد. در نهایت، او از خطرات ناشی از دنیا و ارزشهای واقعی سخن میگوید و بر اهمیت صداقت و خودشناسی در رفتار و کردار انسان تاکید دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر فراوانی اطاعت از مردم، دیگر نشانی از خداییت وجود ندارد. قضاوت میکنند نمازی را که در آن ریا و تظاهر نیست!
هوش مصنوعی: آفتاب به قدری قوی است که حتی میتواند ماه را هم بشکند، اما دل شکستگی که ناشی از عشق و احساسات است، کار سادهای نیست و نمیتوان آن را به راحتی ترمیم کرد.
هوش مصنوعی: از سادگی و نادانی خود غافل نشو، زیرا هیچگاه نمیتوانی از خطرات نفس خود در امان باشی؛ همانطور که رفتار یک سگ دیوانه را نمیتوان پیشبینی کرد.
هوش مصنوعی: بلبل در خیال خود به رهایی و آزادی فکر نمیکند و قفس، فضایی است که او را محاصره کرده و زیبایی گلستان را نمیبیند.
هوش مصنوعی: اگر با اعتماد و باور به خداوند، علاقه و ارادت واقعی خود را نشان بدهی، راه رسیدن به روزی و نعمت فراهم خواهد شد و جز ناتوانی و شکست در دیگر راهها، چیزی باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: از مرگ دوستانم به شدت میترسم، چون مانند درخت بید در برابر باد میلرزم و میدانم که جدایی از آنها دردناک و سخت است.
هوش مصنوعی: زبان همچون گوهری با ارزش است و زیبایی آن به اندازه کافی برای جلب توجه کافی است. رفتار صحیح و سنجیده مردم، نیازی به خودستایی ندارد.
هوش مصنوعی: سخاوتی که با نیتهای شخصی و محدود همراه باشد، در نظر کسانی که بینش و دانش دارند، تفاوتی با گدایی ندارد.
هوش مصنوعی: در اثر بیتوجهی و غفلت، آنچه که داشتم و به آن افتخار میکردم، مانند برگهای خزان از دست میرود و من در نهایت به غیر از فقر و نیازمندی چیزی نخواهم داشت.
هوش مصنوعی: من در مسیری قرار گرفتهام که با صداقت و هدایت پیش میروم و در این مسیر، فریبندگی دروغین مانند سراب، نمیتواند مرا گمراه کند.
هوش مصنوعی: در این دنیا زیاد برای دیگران خرج نکن، زیرا هیچچیز به اندازه احترام و وقت گذراندن با دوستان و آشنایان ارزشمند نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا بیا که مرا طاقت جدایی نیست
رها مکن که دلم را ز غم رهایی نیست
دلم ببردی و گر سر جدا کنی ز تنم
به جان تو که دلم را سر جدایی نیست
بریز جرعه که هنگامه غمت گرم است
[...]
خوشا کسی که ز عشقش دمی رهایی نیست
غمش ز رندی و میلش به پارسایی نیست
دل رمیدهٔ شوریدگان رسوایی
شکستهایست که در بند مومیایی نیست
ز فکر دنیی و عقبی فراغتی دارد
[...]
مرا به بعد مکان از شما جدائی نیست
که هر کجا روم از دام دل رهائی نیست
هر آنچه در نظرم آید از شمایل تو
به جز وظیفهٔ شوخی و دلربائی نیست
در آن حریم که خلوتسرای حضرت اوست
[...]
چو منع غیر مجالم در آشنایی نیست
ز آشنایی او چاره جز جدایی نیست
گذشتم از غم آن گل زرشک غیر ولی
ز خار خار دل از غیرتم رهایی نیست
دلا ز صحبت خوبان کناره کن ز ازل
[...]
چنین که با تو مرا تاب آشنایی نیست
به حیرتم که چرا طاقت جدایی نیست
خوشم به وعده او، با وجود آنکه به من
وفای وعده او غیر بیوفایی نیست
به غیر بس که درآمیختی، به خلق ترا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.