گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعدی

خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست

طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست

آن قامتست نی به حقیقت قیامتست

زیرا که رستخیز من اندر قیام اوست

بر مرگ دل خوشست در این واقعه مرا

کآب حیات در لب یاقوت فام اوست

بوی بهار می‌دمدم یا نسیم صبح

باد بهشت می‌گذرد یا پیام اوست

دل عشوه می‌فروخت که من مرغ زیرکم

اینک فتاده در سر زلف چو دام اوست

بیچاره مانده‌ام همه روزی به دام او

و اینک فتاده‌ام به غریبی که کام اوست

هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود

تا خود غلام کیست که سعدی غلام اوست

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
غزل ۹۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۹۴ به خوانش فاطمه زندی
اشکالات خوانش

# مرگ، دل نه مرگ دل

فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
وطواط

گسترده در بسیطهٔ آفاق نام اوست

گردون مطیع او و زمانه غلام اوست

خواجوی کرمانی

آن حور ماه چهره که رضوان غلام اوست

جنّت فراز سرو قیامت قیام اوست

گر زانک مشک ناب ز چین می شود پدید

صد چین در آن دو سلسله ی مشک فام اوست

مقبل کسی کش او بغلامی کند قبول

[...]

عبید زاکانی

فرماندهی که خسرو گردون غلام اوست

در بر و بحر خطهٔ شاهی به نام اوست

احوال خلق عالم و ارزاق مرد و زن

قائم به عدل شامل و انعام عام اوست

روی زمین ز شعلهٔ خورشید حادثات

[...]

خیالی بخارایی

نقدی ست دل که سکّهٔ محنت به نام اوست

آن طایری که سلسلهٔ عشق دام اوست

با جم چه کار مست خرابات عشق را

چون آب خضر باده و خورشید جام اوست

از محرمان خلوت خاص است هرکه را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خیالی بخارایی
اهلی شیرازی

شهزاده یی که میر علی حمزه نام اوست

جبریل اگر بعرش پرد مرغ بام اوست

در وصف او مگو که سپهرش مقام شد

گو: پایه سپهر بلند از مقام اوست

هر کو شنیدی بوی شمیمی ز مشهدش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه