دیدار مینمایی و پرهیز میکنی
بازار خویش و آتش ما تیز میکنی
گر خون دل خوری فرح افزای میخوری
ور قصد جان کنی طرب انگیز میکنی
بر تلخ عیشی من اگر خنده آیدت
شاید، که خنده شکرآمیز میکنی
حیران دست و دشنه زیبات ماندهام
کآهنگ خون من چه دلاویز میکنی
سعدی گلت شکفت همانا که صبحدم
فریاد بلبلان سحرخیز میکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عاشقانه و تردیدهای مرتبط با عشق میپردازد. شاعر از ملاقات و فاصلهگیری صحبت میکند و به نقش آتش عشق اشاره میکند که میتواند هم زجرآور باشد و هم لذتبخش. او میگوید که اگرچه ممکن است از دل خون دل بخورد، اما این امر میتواند شادیآفرین باشد. همچنین اشاره به این دارد که اگر در دلش تلخی وجود داشته باشد، شاید همان تلخی به نوعی شیرین و شکرآمیز به نظر برسد. شاعر خود را در حیرت از زیباییهای معشوق و تاثیر آن بر زندگیاش مییابد و در نهایت با یادآوری سعدی و بلبلان، از زیبایی و تاثیر شعر و عشق در زندگیاش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: تو به ملاقات من میآیی و از برقراری ارتباط با من دوری میکنی، در حالی که احساسات و عشق من نسبت به تو هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: اگر با دل شادی مینوشی، این شاداب کننده است، و اگر بخواهی جان خود را بسازی، این نوشیدنی موجب خوشی و لذت میشود.
هوش مصنوعی: اگر تو در این زندگی تلخ به من بخندی، شاید آن خندهات خوشایند و شکرآور باشد.
هوش مصنوعی: در دنیایی پر از سردرگمی و تنش، من در حالی که دستانم پر از درد و زخم است، به زیبایی تو مشغولم و درگیر احساسی عمیق و روحانی هستم که شبیه به آهنگی است که در قلبم طنینانداز میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که گل سعدی شکوفا میشود، صبح زود صدای بلبلان که بیدار شدهاند به گوش میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دیدار مینمایی و پرهیز میکنی
بازار خویش و آتش ما تیز میکنی
هر لحظه غمزهها به جفا نیز میکنی
باز این چه فتنههاست که انگیز میکنی
دلهای ما نخست به تاراج میبری
وآنگه اسپر زلف دلاویز میکنی
گر خون چکانی از دل عاشق کراست جنگ
[...]
قصدم به غمزه ستمانگیز میکنی
هر دم به خون من مژه را تیز میکنی
دل داردم به جان ز تپیدن، عجب خوش است
گر فکر او به غمزه خونریز میکنی
نومیدیام ببین که به کین میدهم قرار
[...]
زاهد ز آب میکده پرهیز میکنی
تیغ ریا به سنگ فسون تیز میکنی
رطل گران ز باده چو لبریز میکنی
دل را ز موج فتنه سبکخیز میکنی
دل میکنی شکار به مژگان جانشکاف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.