طوطی نگوید از تو دلاویزتر سخن
با شهد میرود ز دهانت به در سخن
گر من نگویمت که تو شیرین عالمی
تو خویشتن دلیل بیاری به هر سخن
واجب بود که بر سخنت آفرین کنند
لیکن مجال گفت نباشد تو در سخن
در هیچ بوستان چو تو سروی نیامدهست
بادام چشم و پسته دهان و شکرسخن
هرگز شنیدهای ز بن سرو بوی مشک؟
یا گوش کردهای ز دهان قمر سخن؟
انصاف نیست پیش تو گفتن حدیث خویش
من عهد میکنم که نگویم دگر سخن
چشمان دلبرت به نظر سحر میکنند
من خود چگونه گویمت اندر نظر سخن
ای باد اگر مجال سخن گفتنت بود
در گوش آن ملول بگوی این قدر سخن
وصفی چنان که لایق حسنت نمیرود
آشفته حال را نبود معتبر سخن
در میچکد ز منطق سعدی به جای شعر
گر سیم داشتی بنوشتی به زر سخن
دانندش اهل فضل که مسکین غریق بود
هر گه که در سفینه ببینند تر سخن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای گفتار و شخصیت محبوبش میپردازد و تاکید میکند که هیچ سخنی به شیرینی او نیست. او میگوید که حتی طوطی هم نمیتواند از او زیباتر سخن بگوید. شاعر از لذت وصف محبوبش میگوید و آن را از توانش فراتر میداند. او به زیباییهای چشم و لب محبوب اشاره میکند و اذعان دارد که نمیتواند به درستی از او سخن بگوید. در نهایت نیز به احساس ناتوانی خود در وصف محبوب اشاره کرده و تصمیم میگیرد که دیگر نگویند.
هوش مصنوعی: طوطی نمیتواند از تو زیباتر و دلنشینتر صحبت کند. کلام تو مانند عسل از دهانت خارج میشود.
هوش مصنوعی: اگر من به تو بگویم که تو در جهان شیرینترین هستی، خودت با هر کلامی که میگویی، دلیلی برای این گفتهات ارائه میکنی.
هوش مصنوعی: باید بر سخنان تو تحسین و ستایش شود، اما متأسفانه فرصتی برای گفتن این ستایش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در هیچ باغی مانند تو، درختی وجود ندارد؛ تو دارای چشمانی به رنگ بادام، دهانی شبیه مغز پسته و سخنانی شیرین هستی.
هوش مصنوعی: آیا تا به حال بوی خوش مشک را از درخت سرو استشمام کردهای؟ یا آیا از لبهای ماه، سخنانی شنیدهای؟
هوش مصنوعی: نمیتوانم در حضورت داستان زندگیام را بازگو کنم. تصمیم میگیرم که دیگر هم صحبتی نکنم.
هوش مصنوعی: چشمان معشوقت مثل سحر و جادو به نظر میرسند، اما من چگونه میتوانم به تو بگویم که این چه احساسی در دل من ایجاد میکند؟
هوش مصنوعی: ای باد، اگر فرصتی داشتی که با او حرف بزنی، در گوش آن شخص غمگین بگو که این اندازه حرف زدن کافی است.
هوش مصنوعی: توصیفی از زیبایی تو وجود ندارد که شایسته و درخور آن باشد، و در واقع کسی که حالش آشفته است، نمیتواند سخن قابل اعتنایی بگوید.
هوش مصنوعی: سخنان سعدی به صورت شیرین و منطقی بیان شدهاند، به طوری که اگر زر و سیم داشتیم، میتوانستیم با آنها شعری بنویسیم که به زیبایی و ارزش این کلمات باشد.
هوش مصنوعی: علمای با فضل میدانند که انسان بیگناهی که در خطر غرق شدن است، هر بار که در قایق دیده میشود، نشان از ضعف او دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای ابر نکته قطره و بحر گهر سخن
وی مهر نور بخشش و ای کان زر سخن
ای بلبل غریب نوای لطیف طبع
ای طوطی بدیعسرای شکر سخن
تو بحر فضل را صدف در حکمتی
[...]
ما فتنه بر توایم و تویی فتنه بر سخن
دانسته ای که هست ز طوطی هنر سخن
ما را همی دهد ز میانت کمر نشان
ما را همی کند ز دهانت خبر سخن
در مصر خوبی تو نگردد شکر فراخ
[...]
طوطی ب نو دید و در افتاد در سخن
برد از دهان ننگ نو ننگ شکر سخن
از فندق تو هیچ نخیزد به جز نبات
در پسته تو هیچ نگنجد مگر سخن
اول حدیث روی نو گویند بلبلان
[...]
ریزد شکر لبت به خط سبز در سخن
طوطی که دیده است بدینسان شکر سخن
دشنام عاشقان به رقیبان حواله کن
حیف آیدم که رنجه کنی لب به هر سخن
در کوی عقل می نشود یافت محرمی
[...]
امروز رخ نشسته به خون جگر سخن
از صلب خامه آمده با چشم تر سخن
هر نقطه شاهدی است که بر صفحه وجود
هرگز نداشت جز گره دل ثمر سخن
روزی که از شکاف قلم چشم باز کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.