گنجور

 
سعدی

مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام

تو مُستریح و به افسوس می‌رود ایام

شبی نپرسی و روزی که دوستدارانم

چگونه شب به سحر می‌برند و روز به شام؟

ببردی از دل من مهر هر کجا صنمی‌ست

مرا که قبله گرفتم چه کار با اصنام؟

به کام دل نفسی با تو التماس من است

بسا نفس که فرو رفت و برنیامد کام

مرا نه دولت وصل و نه احتمال فراق

نه پای رفتن از این ناحیت نه جای مُقام

چه دشمنی تو؟ که از عشق دست و شمشیرت

مُطاوِعت به گریزم نمی‌کنند اَقدام

ملامتم نکند هر که معرفت دارد

که عشق می‌بستاند ز دست عقل زمام

مرا که با تو سخن گویم و سخن شنوم

نه گوش فهم بماند نه هوش استفهام

اگر زبان مرا روزگار دربندد

به عشق در سخن آیند ریزه‌های عِظام

بر آتش غم سعدی کدام دل که نسوخت؟

گر این سخن برود در جهان نماند خام

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل ۳۶۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اشکالات خوانش

خوانش آقای لیله کوهی
بیت 9 مصرع دوم به عشق در سخن آیند ریزه‌های عظام – آیند به صورت آید خوانده شده. هم معنا و هم وزن دچار اشکال شده است.

همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۳۶۲ به خوانش فاطمه زندی
اشکالات خوانش

خوانش خانم عندلیب
بیت ششم چه دشمنی تو که از عشق دست و شمشیرت – دشمنی با کسرۀ آخر خوانده شده (دشمنیِ)
در مصرع دوم خوانش «می‌بستاند» ایراد دارد

فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
رودکی

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
کسایی

سرودگوی شد آن مرغک سرودسرای

چو عاشقی که به معشوق خود دهد پیغام

همی چه گوید؟ گوید که: عاشقا، شبگیر

بگیر دست دلارام و سوی باغ خرام

عنصری

امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام

بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام

بمین دولت و دولت بدو همیشه عزیز

امین ملت و ملت بدو گرفته نظام

سپهر کلی و جزوی بدو نموده هنر

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ابوسعید ابوالخیر

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام

بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام

یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند

دگر که عاشق گویند عاشقان را نام

دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند

[...]

فرخی سیستانی

بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام

بر من آمد وقت سپیده دم به سلام

درست گفتی کز عارضش برآمده بود

گه فرو شدن تیره شب سپیده بام

ز عود هندی پوشیده بر بلور زره

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه