هر که هست التفات بر جانش
گو مزن لاف مهر جانانش
درد من بر من از طبیب من است
از که جویم دوا و درمانش
آن که سر در کمند وی دارد
نتوان رفت جز به فرمانش
چه کند بنده حقیر فقیر
که نباشد به امر سلطانش
ناگزیر است یار عاشق را
که ملامت کنند یارانش
وآن که در بحر قلزم است غریق
چه تفاوت کند ز بارانش
گل به غایت رسید بگذارید
تا بنالد هزاردستانش
عقل را گر هزار حجت هست
عشق دعوی کند به بطلانش
هر که را نوبتی زدند این تیر
در جراحت بماند پیکانش
نالهای میکند چو گریه طفل
که ندانند درد پنهانش
سخن عشق زینهار مگوی
یا چو گفتی بیار برهانش
نرود هوشمند در آبی
تا نبیند نخست پایانش
سعدیا گر به یک دمت بی دوست
هر دو عالم دهند مستانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و رنج عشق و وابستگی به محبوب است. شاعر میگوید که عشق و دلدادگی او را دچار مشکلات و رنجهای زیادی کرده و از اینرو از کسی کمک نمیخواهد، چرا که درد او تنها از طبیب خاص خود ناشی میشود. همچنین اشاره میکند که عاشق به رغم انتقاداتی که از سوی دیگران میبیند، نمیتواند از محبوب خود جدا شود. او بیان میکند که عقل و منطق در برابر عشق ناتوانند و عشق مستقل از آنها عمل میکند. در پایان، شاعر به اهمیت دوست و عشق در زندگی اشاره میکند و میگوید که بدون دوست، حتی داشتن همه چیز هم ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که هست، به او بگو که بر جانش عشق معشوقش را نبوید.
هوش مصنوعی: دردی که دارم از خود پزشک من است، پس باید به دنبال چه کسی برای درمان و دوا بگردم؟
هوش مصنوعی: کسی که در دام عشق او گرفتار است، نمیتواند جز با اجازه و خواست او جایی برود.
هوش مصنوعی: بنده ی کوچک و بیچیز چه کار میتواند بکند، اگر رییس و فرمانروا نباشد؟
هوش مصنوعی: یار عاشق ناچارا باید از دوستانش ملامت بشنود.
هوش مصنوعی: کسی که در عمق دریا غرق شدهاست، چه فرقی برایش میکند که باران ببارد.
هوش مصنوعی: گل به اوج شکوفایی خود رسیده است، بگذارید تا از درد و رنج هزاران دست که به آن رسیدهاند، ناله کند.
هوش مصنوعی: اگرچه عقل دلیلهای زیادی برای خود دارد، عشق به راحتی میتواند آنها را نادیده بگیرد و ادعا کند که عقل در اشتباه است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به او آسیب زدند، نشان آن تیری که به او اصابت کرده، تا مدتها باقی میماند.
هوش مصنوعی: صدای نالهاش شبیه به گریه یک کودک است که کسی به درد واقعی او پی نمیبرد.
هوش مصنوعی: در مورد عشق احتیاط کن و دربارهاش صحبت نکن. اگر هم خواستی صحبت کنی، دلیلی برای آن آماده داشته باش.
هوش مصنوعی: هیچ فرد باهوشی در آب نمیرود تا زمانی که پایان کار را نبیند.
هوش مصنوعی: ای سعدی، اگر به یک اشارهات تمام دو جهان را به تو بدهند، اما بی دوست باشند، هیچ ارزشی نخواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غیرت حق گرفت دامانش
ریسمان شد زه گریبانش
کی رها می کنند خصمانش
که وزد باد بر گریبانش
آنچنان کن ز دیو پنهانش
که نبیند مگر سلیمانش
زینهار از دهان خندانش
و آتش لعل و آب دندانش
مگر آن دایه کاین صنم پرورد
شهد بودهست شیر پستانش
باغبان گر ببیند این رفتار
[...]
دشمن آدم است بچگانش
کو کسی کو نشد پریانش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.