یار با ما بیوفایی میکند
بیگناه، از من جدایی میکند
شمع جانم را بکشت آن بیوفا
جای دیگر روشنایی میکند
میکند با خویش خود بیگانگی
با غریبان آشنایی میکند
جوفروش است آن نگار سنگدل
با من او گندم نمایی میکند
یار من اوباش و قلاش است و رند
بر من او خود پارسایی میکند
ای مسلمانان به فریادم رسید
کآن فلانی بیوفایی میکند
کشتی عمرم شکسته است از غمش
از من مسکین جدایی میکند
آنچه با من میکند اندر زمان
آفت دور سمایی میکند
سعدی شیرین سخن در راه عشق
از لبش بوسی گدایی میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این غزل، شاعر از بیوفایی و جدایی یار شکایت میکند. او احساس میکند که یارش به او بیتوجهی کرده و با دیگران رابطه برقرار میکند. شاعر به مرگ و بیپناهی خود اشاره میکند و از زخمها و غمهایش میگوید. او از مسلمانان کمک میطلبد تا به فریادش برسند، زیرا زندگیاش تحت تأثیر این جدایی و غم شکسته شده است. در نهایت، شاعر با اشاره به عشق و تلاش برای جذب محبت، به گدایی محبت از یارش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دوست بدون هیچگونه دلیلی به ما بیوفایی میکند و از من دوری میجوید.
هوش مصنوعی: آن بیوفا با بیمحلی و بیوفاییاش شعله جانم را خاموش کرد، اما در جایی دیگر همچنان نورافشانی میکند.
هوش مصنوعی: انسانی که با خودش بیگانه است، با دیگران نیز آشنایی پیدا میکند و ارتباط برقرار میکند.
هوش مصنوعی: عشق من به آن معشوق سنگدل، مانند فروشندهای است که گندم را به شکل زیبا و جذابی نشان میدهد، ولی در واقعیت، او فقط به فکر خود است و هیچ توجهی به احساسات من ندارد.
هوش مصنوعی: دوست من از آدمهای بیخیال و بیتوجه است، اما خودش به گونهای زندگی میکند که انگار خیلی پاک و درستکار است.
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، به کمک من بیایید که آن شخص به من وفا نمیکند و به من خیانت میورزد.
هوش مصنوعی: کشتی زندگی من به خاطر غمها شکسته است و این درد جدایی را برای من، که ضعیف و بینوا هستم، به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: آنچه که در حال حاضر بر من میگذرد، شبیه به اتفاقاتی است که در زمان اوج و زیبایی آسمان رخ میدهد.
هوش مصنوعی: سعدی، شاعر دوستداشتنی، در مسیر عشق از زبانش بهگونهای صحبت میکند که گویی یک گدا درخواست بوسه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نفس قانع کو گوائی میکند
در حقیقت پادشائی میکند
یار با ما بیوفائی میکند
بی سبب از ما جدائی میکند
میکند با آشنا بیگانگی
با رقیبان آشنائی میکند
راه مردم میزند گیسوی او
[...]
شعله روئی خودنمائی می کند
فاش دعوی خدائی می کند
در من اینسان خودنمایی میکند
ادعای آشنایی میکند
عمر عزم بیوفایی میکند
روز و شب مشق جدایی میکند
میگریزد عقل از میدان عشق
باز، در ما، خودستایی میکند
مست و مخمور است زاهد روز و شب
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.