یار باید که هر چه یار کند
بر مراد خود اختیار کند
زینهار از کسی که در غم دوست
پیش بیگانه زینهار کند
بار یاران بکِش که دامنِ گل
آن بَرَد کاحتمالِ خار کند
خانه عشق در خراباتست
نیکنامی در او چه کار کند ؟
شهربند هوای نفس مباش
سگ شهر استخوان شکار کند
هر شبی یار شاهدی بودن
روز هشیاریت خمار کند
قاضی شهر عاشقان باید
که به یک شاهد اختصار کند
سر سعدی سرای سلطانست
نادر آن جا کسی گذار کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خواهد از شاه تا قمار کند
ببرد سیم و در کنار کند
تا بدو دینت آشکار کند
لشکر کفر تار و مار کند
گر وفا با جمال یار کند
حلقه در گوش روزگار کند
ماه دست از جمال بفشاند
گر بر این پای استوار کند
نازها میکند جفا آمیز
[...]
غصه بر هر دلی که کار کند
آب چشم آتشین نثار کند
هر که در طالعش قران افتاد
سایهٔ او از او کنار کند
روزگارم وفا کند هیهات
[...]
کابر آنچ از هوا نثار کند
صدفش در شاهوار کند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.