مگر نسیم سحر بوی یار من دارد
که راحت دل امیدوار من دارد
به پای سرو درافتادهاند لاله و گل
مگر شمایل قد نگار من دارد
نشان راه سلامت ز من مپرس که عشق
زمام خاطر بیاختیار من دارد
گلا و تازه بهارا تویی که عارض تو
طراوت گل و بوی بهار من دارد
دگر سر من و بالین عافیت هیهات
بدین هوس که سر خاکسار من دارد
به هرزه در سر او روزگار کردم و او
فراغت از من و از روزگار من دارد
مگر به درد دلی بازماندهام یا رب
کدام دامن همت غبار من دارد
به زیر بار تو سعدی چو خر به گل درماند
دلت نسوخت که بیچاره بار من دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عشق و وابستگی شاعر به معشوق اشاره دارد. شاعر از نسیم صبحگاهی سخن میگوید که بوی محبوبش را به همراه دارد و دل او را آرام میکند. او به زیبایی طبیعت و گل و لاله اشاره میکند که به پای سرو (معشوق) افتادهاند. عشق او به قدری عمیق است که هر نشانی از راه سلامت، به خاطر عشقش است. شاعر به طراوت و زیبایی چهره محبوبش مینگرد و دلهره و فراق را تجربه میکند. در نهایت، او به بار سنگینی که عشق بر دوش او گذاشته اشاره کرده و به حالتی از ضعف و درماندگی میرسد.
مگر: قید تأکید است، همانا، به راستی / نسیم سحر: بوی خوش صبحگاهی. / معنی: بیتردید نسیم صبحگاهی بوی یار مرا به همراه آورده است که این گونه موجب آرامش دل امیدوار من گشته است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
لاله: «گیاهی است از تیره سوسنیها که دارای پیاز میباشد و برگهایش دراز است و ساقه گل دهنده از وسط برگها خارج میشود. گل لاله از سه گلبرگ و سه کاسبرگ رنگین به شکل گلبرگها تشکیل شده و در حدود۵۰ گونه از این گیاه شناخته شده است. به مناسبت داغ سیاهی که در میان نوعی لاله دیده میشود آن را لالهٔ داغدار، لاله دل سوخته و لاله دلسوز خوانند و همین گیاه است که لاله خودروی هم خوانده میشود، شقایق» (گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی) / مگر: قید تأکید است، همانا، به درستی / شمایل: -> ۸۴٫۶ / نگار: -> ۱۳٫۸ / تشبیه مضمر: قد نگار به سرو مانند شده است / تناسب: سرو، لاله، گل / استعاره مکنیه: پای سرو و نیز لاله و گل (به قرینهٔ به پای کسی افتادن). / معنی: لاله و گل سر بر قدم سرو نهادهاند، حتماً سرو بوستانی ویژگیهای یار مرا دارد که لاله و گل در برابرش به خاک افتادهاند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
زمام: مهار و اختیار / خاطر: فکر و اندیشه، دل / تشبيه: سلامت به راه (اضافه تشبیهی) / استعارهٔ مکنيه: عشق (به قرینه زمامداری و نیز زمام خاطر). / معنی: من از سلامت بیخبرم، نشان راه آن را از من مپرس؛ زیرا زمام خاطرم به دست عشق سپرده شده و از خویش اختیاری ندارم. - منبع: شرح غزلهای سعدی
بهار ( اول ): ← ۲۲٫۸ / عارض: چهره، دو طرف گونه و صورت. / استعاره مکنیه (تشخیص): گل و بهار (به قرینه مورد خطاب واقع شدن) / استعاره مصرحه: گل و بهار (معشوق) / جناس تام: بین دو «بهار و شکوفه و ربیع» / لف و نشر: گل و بهار، طراوت و بو. / معنی: ای گل و ای شکوفه تازهرسته، شما آنانی هستید که چهرهتان طراوت و بوی خود را از یار من به وام گرفته است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
«واو» معنی ملازمت و همراهی دارد / عافیت: سلامت، نجات و رستگاری که نتیجه دوری از خلق و دنیای مادی است / هیهات: -> ۱۷٫۱۰ / کنایه: خاکسار (خوار و ذلیل و بیچاره). / معنی: با این عشقی که در سر خوار و بیچارهام افتادهاست بعید است که بعد از این سر من با بالین عافیت قرین باشد! - منبع: شرح غزلهای سعدی
من عمر خود را بیهوده در راه عشق او سپری کردم اما او از من و زندگی من فارغ و بی خبر است
مگر: قید تأکید است، همانا، بهدرستی / یارب: شبه جمله است که برای شگفتی نیز به کار می رود، خدایا / همت ← ۱۱۵٫۱۱ / تشبیه: همت به دامن (اضافه تشبیهی). / معنی: خدایا حاصلم از عشق، درد دلی است که برایم مانده است! غبار من به کدام دامن همتی مینشیند و چه کسی غم مرا خواهد خورد؟ - منبع: شرح غزلهای سعدی
کنایه: چو خر در گل درماندن (عاجز و درمانده شدن ) / استعاره مصرحه: بار (غم عشق) / معنی: سعدی در زیر بار تو چونان خری به گل فرو شده است؛ اما تو دلت به حال وی نسوخت که بگویی بیچاره به خاطر بار سنگین من در گل مانده است. - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بگو بدانکه چون من عشق یار من دارد
که پادشاهی خوبان نگار من دارد
ببوی او بگلستان شدم ندیدم هیچ
بغیرلاله که رنگی زیار من دارد
عجب مدار که برگیردم زپشت زمین
[...]
ز عقدهها که فلک نذر کار من دارد
شکفتهام، که غم روزگار من دارد
شود چو محو تماشای یار، داغ شوم
که حیرت آینه را در شمار من دارد
نیافت در چمنم سبزهای که زرد کند
[...]
به جز میی که لب لعل یار من دارد
کدام باده علاج خمار من دارد
به من چه لطف بت میگسار من دارد
که مست خفته و سر در کنار من دارد
روا مدار به خود ناامیدیم که ز تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.