روی چون حاصل نکوکاران
زلف چون نامه گنهکاران
غمزه مانند آرزوی مضر
در کمینگاه طبع بیماران
خیره اندر کرشمه چشمش
ذوق مستان و هوش هشیاران
اندر آمد به مجلس و بنشست
چادرش بستدند از او یاران
زیر و بم را به غمزه گویا کرد
تا بگفتند راز میخواران
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
روی چون حاصل نکوکاران
زلف چون نامه گنهکاران
غمزه مانند آرزوی مضر
در کمینگاه طبع بیماران
خیره اندر کرشمه چشمش
ذوق مستان و هوش هشیاران
اندر آمد به مجلس و بنشست
چادرش بستدند از او یاران
زیر و بم را به غمزه گویا کرد
تا بگفتند راز میخواران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ویحک ای ابر گنهکاران
سنگک و برف باری و باران
منم آن مفلسی که کیسهٔ من
ندهد شادیی به طراران
سیم در دست من نگیرد جای
چون خرد در دماغ می خواران
مستی از صحبتم بپرهیزد
[...]
از پی رغبت خریداران
در تو معلوم طبل عطّاران
شاه بهرام گور با یاران
باده میخورد چون جهان داران
پاسبانان گنج فضل منند
بر فلک دیدههای بیداران
مشک پرنافهای که خلقم داد
کیسهداری کند به عطاران
چون رسیدم به جای بیجایان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.