هر که یک لحظه حدیث غم من گوش کند
هر حدیثی که شنیده است فراموش کند
که درآرد به نظر سرو چمن را دیگر
هر که نظاره ی آن سرو قباپوش کند
تا به کی دردسر عقل کنم ساقی کو
که به یک جرعه مرا بی خود و مدهوش کند
یادش آید من خون جگر نوش ای کاش
در بر غیر چو بنشیند و می نوش کند
تا به کی از توام آغوش تهی باشد و غیر
با تو ای سرو روان دست در آغوش کند
ناصحا منع من از عشق مکن کاین دم سرد
آتش من نه چراغیست که خاموش کند
دوش گفتا نکنم از تو فراموش مباد
که فراموش رفیق آن سخن دوش کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاش لله که وفای تو فراموش کند
سخن مصلحتآمیز کسان گوش کند
سخن آن مست کجا با من مدهوش کند
مگر از سرزنش غیر فراموش کند
فرصت حرف چو یابم، ز رقیبان گویم
تا به این حیله ز من هم سخنی گوش کند
در سخن آیم و از بس که کنم بیتابی
[...]
هر که حرفی ز کتاب دل ما گوش کند
هر چه از هر که شنیده است فراموش کند
تا ابد از دو جهان بیخبر افتد مدهوش
هر که یک جرعه می از ساغر ما نوش کند
لذت مستی بیباده ما هر که چشید
[...]
گرنه گل نالهای از مرغ چمن گوش کند
ناله را مرغ چمن به که فراموش کند
نالم از دیده تر تابکی از مشت خسی
هر نفس آتشی افروزم و خاموش کند
در کنار توازین رشگ خورم خون که مباد
[...]
ناله ی مرغ قفس، گر بچمن گوش کند
غنچه از تنگدلی خنده فراموش کند
سخنی دارم و میگویم اگر گوش کند
گر چه پندی است که نشنیده فراموش کند
هوس ناله کنم، چون شنوم ناله ی غیر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.