درد من از تو دوا گشت؟ نگشت
کام من از تو روا گشت؟ نگشت
یار ما یار بما گشت؟ نگشت
یا به ما اهل وفا گشت؟ نگشت
آنکه یک لحظه نشد همدم من
یکدم از غیر جدا گشت؟ نگشت
دوست با من ز وفا بود؟ نبود
دشمن او ز جفا گشت؟ نگشت
یکدم آن عقده گشای دل من
از دلم عقده گشا گشت؟ نگشت
زیر بار غم او چون قد من
قامت غیر دو تا گشت؟ نگشت
کس چو مجنون به ره عشق، رفیق
عاشق سر به هوا گشت؟ نگشت
او چو من سر به هوا بود؟ نبود
او چو من بی سر و پا گشت؟ نگشت
عشق خوبان آفت جان و دل است
عشق ورزیدن به خوبان مشکل است
جان سپردم در غم خوبان و باز
همچنانم دل به ایشان مایل است
کاش داند حال من در عشق خویش
آن تغافل پیشه کز من غافل است
نیست از جور توام پای گریز
بر سر کوی توام پا در گل است
در دل من آرزوی وصل یار
فکر بی حاصل خیال باطل است
دوری از یاران و مهجور از دیار
بر تو آسانست بر من مشکل است
خواجه اش را نیست لطف ارنه، رفیق
بنده ی قابل غلام مقبل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از یک عاشق نجیب است که درگیر درد و رنج عشقش است. او از اینکه محبوبش در کنار او نیست، بسیار آزار میبیند و احساس تنهایی و ناامیدی میکند. او به خوبی میداند که عشق به زیبا رویان بسیار دشوار و عذابآور است، اما هنوز هم دلش به آنها وابسته است. شاعر آرزو دارد که محبوبش به حال او اهمیت بدهد و دریابد که چقدر در عشقش رنج میکشد. او احساس میکند که بر سرِ راه عشقش گیر کرده و نمیتواند فرار کند و این دوری از یار برای او بسیار سخت و دردناک است. در نهایت، او بر این باور است که اگر محبت و لطفی از طرف محبوبش وجود داشت، وضعیتش بهتر میشد.
هوش مصنوعی: آیا مشکل من با تو حل شد؟ آیا خواسته من با تو برآورده شد؟ باز هم برآورده نشد.
هوش مصنوعی: دوست ما آیا به ما وفادار شد؟ یا اینکه به ما وفاداری نشان نداد؟
هوش مصنوعی: شخصی که حتی برای یک لحظه هم با من نبوده، آیا به راحتی میتواند از دیگران جدا شود؟ نه، نمیتواند.
هوش مصنوعی: دوست آیا با من وفادار بود؟ آیا دشمن او به خاطر بیوفایی و ظلم به من آسیب رساند؟ اینطور نیست.
هوش مصنوعی: لحظهای آیا کسی که دل مرا میگشاید، توانست دردم را برطرف کند؟ نه، نتوانست.
هوش مصنوعی: زیر بار اندوه او، چطور قد من به اندازه دو نفر بلند نشد؟ نشد.
هوش مصنوعی: هیچکس مانند مجنون در راه عشق، همراه عاشقانی پرشور و بیخیال نشد.
هوش مصنوعی: آیا او مانند من بیخیال و سر به هوا بود؟ آیا او مثل من بیقرار و سردرگم شد؟ نشد.
هوش مصنوعی: عشقی که به زیباییها و افراد نیکو داریم، ممکن است برای روح و قلب انسان مضر باشد و عشق ورزیدن به این افراد کار آسانی نیست.
هوش مصنوعی: من در غم معشوقان خود جان باختم و رغم همه این دردها، هنوز هم دل به آنها دارم و به سویشان متمایل هستم.
هوش مصنوعی: ای کاش آن کسی که در عشقش غافل است، وضع و حال من را بداند و متوجه شود که چقدر به او فکر میکنم و چقدر نگرانش هستم.
هوش مصنوعی: از رفتار ناعادلانهات نمیتوانم فرار کنم؛ به همین خاطر در کوی تو گیر کردهام و پایم در گِل است.
هوش مصنوعی: در دل من، آرزوی دیدن معشوق وجود دارد، اما این تنها یک خیال بیفایده و توهم است.
هوش مصنوعی: فاصله گرفتن از دوستان و جدا شدن از سرزمین برای تو ساده است، اما برای من بسیار دشوار است.
هوش مصنوعی: اگر دوستی از طرف معشوق نداشته باشم، دوست من که همواره در خدمت است، با وفاداری و محبت به من نزدیک خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاخ سر سبز و چمن دلشادست
عالم از عدل بهار آباد است
غنچه تا روی به صحرا آورد
گرهی ا ر دل بگشادست
سرو در خدمت گل برپایست
[...]
این چه سرو قد چه رفتارست
این چه شیرین به این چه گفتارست
این چه حال این چه عارض زیباست
این چه خط این چه حسن رخسارت
این چه موی است این چه زلف دراز
[...]
ظلمت خویش در آن نور بیافت
بلکه خود را همگی نور شناخت
جامی از درد تو جان داد و نگفت
فهو ممن کتم العشق و مات
خواست گریزد دلم از راه عشق
جذبهٔ جانانش کشیدن گرفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.