گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رفیق اصفهانی

بندم از بند جدا گر تو جفا پیشه نمایی

ننمایم ز تو دوری نکنم از تو جدایی

تویی آن طایر قدسی که ز دام غم عشقت

نه بشر راست خلاصی نه ملک راست رهایی

تا به کی چشم به راهت به سر ره بنشینم

به امیدی که تو از راه بیایی و نیایی

از تو زیباست به من جور و جفا لیک نه چندان

که شوی بر سر من شهره به بی مهر و وفایی

بگشا زلف دو تا را و بیاموز نگارا

به هوا نافه‌گشایی به صبا غالیه‌سایی

داند احوال رفیق از تو جدا آنکه فتاده

ز امیری به فقیری وز شاهی به گدایی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode