گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

شماره ۱: در گمراهی طالب راه اوییم

شماره ۲: ما دوش در مغانه بی‌باک زدیم

شماره ۳: الریح مع العود ترد بالبال

شماره ۴: ماییم [و] حدیث زهد و طامات امشب

شماره ۵: مستم دارد زباده ساقی پیوست

شماره ۶: آباد خرابات ز می خوردن ماست

شماره ۷: پیری ز خرابات برون آمد مست

شماره ۸: در میکده جز به می وضو نتوان کرد

شماره ۹: ما جامه نمازی به لب خم کردیم

شماره ۱۰: ساقی به صبوحی می ناب اندر ده

شماره ۱۱: در میکده چون جمال معشوقه ماست

شماره ۱۲: از خوردن باده دوش حالم بگرفت

شماره ۱۳: آنها که ازو پیاله نوشی بزنند

شماره ۱۴: اسرار خرابات کسانی دانند

شماره ۱۵: ماییم که آیت صواب از ما شد

شماره ۱۶: هان ای ساقی درافکن آن باده به جام

شماره ۱۷: هر خسته که در مصطبه مسکن دارد

شماره ۱۸: زین سان که منم گر تو تویی آخر کار

شماره ۱۹: روزی بینی مرا و رندی سه چهار

شماره ۲۰: ای ساقی از آن باده دوشینه بیار

شماره ۲۱: ای ساقی از آن راح خوش روح افراز

شماره ۲۲: ای کرده مرا عشق تو در عالم فاش

شماره ۲۳: گر نام نباشد به جهان ننگ اینک