مشتاق روی دوست که حالش مشوش است
گر پابرهنه بر سر آتش رود خوش است
از سوختن گزند نباشد خلیل را
گر زان که شش جهات جهان جمله آتش است
چون تیر بی حجاب شوم در سرای دوست
گر صد رقیب بر در و بامش چو آرش است
از فرش عار دارد و از عرش بگذرد
آن کو به بحر عشق درافکنده مفرش است
در چشمش آدمی همه دیوند هر که را
میل نظر به جانب یار پری وش است
عاقل رضای دوست به دنیا و دین نداد
ما فارغیم و خاک بر آن سر که سرکش است
ما و قرابه ی می و کنج خرابه یی
اینجا چه جای طاق و رواق منقّش است
درکش نزاریا سر از این طاق سرنگون
درخورد صحبت تو حریف قدح کش است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شوق به معشوق است. شاعر با بیان تشنگی و اشتیاقش، به این موضوع اشاره میکند که حتی اگر محبوب در حالتی مشوش باشد، او حاضراست با پای برهنه بر آتش برود. او به بیان قدرت عشق و نفوذ آن میپردازد و میگوید که اگرچه دنیا پر از مشکلات و چالشهاست، عشق به محبوب همه چیز را تحتالشعاع قرار میدهد. شاعر از این میگوید که عشق آنقدر بزرگ است که به راحتی میتوان از دنیا و مسائل آن گذشت. او نیز به شراب و لذتهای زندگی اشاره میکند و به طعنه میگوید که در اینجا (محبت) چه نیازی به زرق و برق و تجملات وجود دارد. در نهایت، او به محفل و گفتگوهایی اشاره میکند که در کنار معشوق به وجد و نشاط میآورند.
هوش مصنوعی: عاشق دیدن چهره محبوبم هستم، حتی اگر حالش آشفته باشد. خوشحالم که اگر لازم باشد، با پای برهنه و با دل پرشور به سمت آتش بروم.
هوش مصنوعی: خلیل(ابراهیم) از سوختن آسیبی نخواهد دید، چون همه جهات و نواحی دنیا به نوعی مانند آتش هستند.
هوش مصنوعی: زمانی که بی پرده و رنج و حجاب به پیش سوی معشوق بروم، حتی اگر صد رقیب بر در و بام او مانند آرش باشند، برایم اهمیتی ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که در دریاچه عشق غوطهور شده است، از شرایط مادی و حتی از بالاترین مقامها نیز دلکنده و بیاعتناست.
هوش مصنوعی: در نگاه او، آدمها دیوانه به نظر میرسند، هر کسی که بخواهد به سوی معشوق زیبا و دلربا نظر بیندازد.
هوش مصنوعی: عاقل به خاطر رضایت دوستانش، نه به خاطر دنیا و نه به خاطر دین، تسلیم نشد. ما بیخیال هستیم و بر سر کسی که سرکش و نافرمان است، افسوس میخوریم.
هوش مصنوعی: ما در مکانی ساده و بی زرق و برق به سر میبریم که در آن فقط دلی شاد و یک ظرف شراب وجود دارد. اینجا جایی برای تجمل و زینتهای خاص نیست.
هوش مصنوعی: درد و رنج تو باعث میشود که از حرفها و صحبتهایت، شادابی و زندگی تازهای پیدا کنم. انگار که در دل شکستگیها، زیباییهایی وجود دارد که باید آنها را دید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در معرکه چو آتش و بهرام سرکش است
شاید که فخر تخمه بهرام و آرش است
چون عرصه زمین ز بهار آسمان وش است
عالم چو عیش او خوش و چون طبع او کش است
گیتی چو فرش باغ ز فرش منقش است
[...]
شادم زدل که عاشق آن زلف دلکش است
از عشق عشق اوست که با دل مرا خوش است
زلفین او کشم که سر زلف او مرا
دلبند و دلفریب و دلارام و دلکش است
طوفان زآب خیزد و تا عاشقم بر او
[...]
پای گریز نیست که گردون کمانکش است
جای فزاع نیست که گیتی مشوش است
ماویز در فلک که نه بس چرب مشرب است
برخیز از جهان که نه بس خوب مفرش است
چون مار ارقم است جهان گاه آزمون
[...]
ساقی بیار باده که ایام بس خوشست
امروز روز باده و خرگاه و آتش است
ساقی ظریف و باده لطیف و زمان شریف
مجلس چو چرخ روشن و دلدار، مَهوشاست
بشنو نوای نای کز آن نفخه بانواست
[...]
ساقی بیا که موسم آب چو آتش است
سرد است و می بموسم سرما درون خوش است
بی آب آتشین منشین خاصه موسمی
کز باد تند عالم خاکی مشوش است
می ده بآن نگار که در نرد دلبری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.