گنجور

 
نشاط اصفهانی

پیوند عهدهاست که از هم گسسته‌ای

یا حلقه‌های زلف به هم برشکسته‌ای

کس جز تو ره نداشت در این خانه خلق را

آگه که کرد از این که تو در دل نشسته‌ای

از پاس ناتوانی آن چشم صید بند

باشد که دایم از پی دل‌های خسته‌ای

از صید پر شکسته گشایند بند اگر

برداشت خواجه مهر مپندار رسته‌ای

پای دلی به هر سر مو بسته او ولی

تنها تو دل نشاط به آن طره بسته‌ای