من بدین ساعد سیمین که تو داری دانم
که اگر تیغ زنی از تو حذر نتوانم
اگرم تلخ فرستی به حلاوت نوشم
اگرم غیب نویسی به ارادت خوانم
اگرم تاج دهی چاکر این درگاهم
اگرم سر طلبی شاکر این فرمانم
دگر از غم نگریزم که تویی غمخوارم
دگر از درد ننالم که تویی درمانم
گر برانی تو یکی بند بپا مسکینم
گر بخوانی تو یکی چشمه طلب عطشانم
گر تو دهقان منی گلبن رنگارنگم
گر تو بستان منی بلبل خوش الحانم
ذوق دیدار تو بس هم دل و هم دلدارم
خاک در بار تو بس هم سرو هم سامانم
بروم تا بکجا لطمه ی چوگان غمت
حالیا گوی صفت بر سر این میدانم
سوی جانان چو نظر میفکنم جز جان نیست
چون بجان مینگرم نیست بجز جانانم
ناصح از گفتن بیهوده مبر وقت نشاط
هر چه گویی تو چنانم من و سد چندانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بس سفالین لب و خاکین رخ و سنگین جانم
آتشین آب و گلین رطل کند درمانم
دست بوسم که گلین رطل دهد یار مرا
گر دهد جام زرم دست بر او افشانم
منم از گل به گلین رطل خورم گلگون می
[...]
آن نه روی است که من وصف جمالش دانم
این حدیث از دگری پرس که من حیرانم
همه بینند نه این صنع که من میبینم
همه خوانند نه این نقش که من میخوانم
آن عجب نیست که سرگشته بود طالب دوست
[...]
جان برای تو که هم دردی و هم درمانم
سر فدای تو که هم جانی و هم جانانم
با تو چون قامت تو از دگران آزادم
بی تو چون وصل تو از بی نظران پنهانم
لوح سودای تو چون باد ز سر می گیرم
[...]
ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم
که کنم ترک غم عشق تو تا بتوانم
تا به کی ز آتش عشق تو جهانی سوزد
کز غم هجر تو جانا به لب آمد جانم
تو طبیب دل پردرد من خسته دلی
[...]
فقر میگفت که: من خسرو جاویدانم
شاه میگفت که: من سایهٔ آن سلطانم
فقر می گفت: بهر حال منم شمس منیر
شاه میگفت: من اینجا قمری پنهانم
فقر میگفت که: بسیار تکبر مپسند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.