بادهٔ عشق ترا دل جام شد
پرتو روی ترا جان نام شد
زین سپس پیمان غم باید شکست
نوبت پیمانه، عهد جام شد
در شمار خاصگان مردود ماست
هر که او مقبول طبع عام شد
بی رخ و زلفش چهار بر ما گذشت
تا شبی شد صبح و روزی شام شد
ترک بدخو سرکشی از سرنهاد
اندک اندک مرغ وحشی رام شد
در رهش گفتم فشانم جان نشاط
آن هم اندر کار یک پیغام شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زین خبر صبح نشاطش شام شد
ظلم پیشه کرد و بیآرام شد
مر بیابان را مفازه نام شد
نام و رنگی عقلشان را دام شد
گاه جذب و گاه عشقش نام شد
گاه آغاز و گهی انجام شد
داد بادام دو چشمش نام شد
گل ثمر آورد و رخ گلفام شد
قاتلا! زود آ که روزم شام شد
جان ملول از تنگنای دام شد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.