دیریست ز گوشه نقابی
داریم امید فتح بابی
از زلف کجش به عقد انگشت
ذوقست گرفتن حسابی
وآنگه به نشان بوسه کردن
از صفحه رویش انتخابی
هردم به گلاب پاش مژگان
بر جیب فشاندش گلابی
از دیده تر بر آن بناگوش
غلطان دیدن در خوشابی
ارزد به نشان صد سلیمان
تا بی کندن ز لعل نابی
انگشت نمای شهرم از وی
هر دم به نوازش خطابی
مطعون دارد میان خلقم
هر روز به شهرت عتابی
دل هر گله کز تغافلش داشت
سر شد به ندادن جوابی
رازی که به صد دهان نگنجد
گردید بیان به اضطرابی
با دوست گر اتحاد خواهی
از خویش «نظیری » اجتنابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا مزرعه چو من خرابی
آباد شود به خاک و آبی
مجلس چو چراغ و تو چو آبی
وز آب چراغ را خرابی
خورشید بتافتهست بر جمع
رو تو ز میان که چون سحابی
بر خوان منشین که نیک خامی
[...]
زین پس که بجستنم شتابی
جوئیم بسی، ولی نیابی
ای نام تو صدر هر کتابی
و آرایش فصل هر خطابی
هر جا بینند رشته تابی
در گردنشان شود طنابی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.