مجلس چو چراغ و تو چو آبی
وز آب چراغ را خرابی
خورشید بتافتهست بر جمع
رو تو ز میان که چون سحابی
بر خوان منشین که نیک خامی
کو بوی کباب اگر کبابی
در پیش شدی که حاجبم من
والله که نه حاجبی حجابی
چون حاجب باب را نشانهاست
دانند تو را که از چه بابی
گشتی تو سوار اسب چوبین
از جهل به حمله میشتابی
یا عشق گزین که هر سه نقد است
یا زهد چو طالب ثوابی
با بیداران نشین و برخیز
کاین قافله رفت تو به خوابی
از شمس الدین رسی به منزل
و اندر تبریز راه یابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف یک مجلس و حال مخاطب در آن میپردازد. شاعر به مخاطب میگوید که در این مجلس مانند چراغ قوی و پرنور است، اما با آبی که در آن چراغ است، خراب میشود. او همچنین به صورت استعاری به خورشید اشاره میکند و از مخاطب میخواهد که مانند سحابی از وسط مجلس خارج نشود. شاعر با کنایه به این نکته میپردازد که شهرت و مقام او از درک معانی عمیق فراتر است و او باید از زهد و جهل دوری کند. در نهایت، توصیه میکند که او باید بیدار شود و از خواب غفلت بیرون بیاید و به سفر روحانی بپردازد.
هوش مصنوعی: مجلس مانند چراغی است که روشنی میبخشد و تو مانند آبی هستی که با وجود آن چراغ را خاموش میکند و سبب برهم خوردن نور آن میگردد.
هوش مصنوعی: خورشید درخشان است و بر جمعی از انسانها تابیده است. تو در میانه این جمع قرار داری، مانند ابرهایی که در آسمان هستند.
هوش مصنوعی: بر سر سفره ننشین، زیرا که بدخواهی در کمین است، چنانکه اگر بوی کبابی به مشام برسد، ممکن است در آنجا خبر از کبابی وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: من در حضور تو قرار گرفتهام، اما به جان خود قسم که من فقط یک نگهبان نیستم، بلکه بین ما هیچ مانع و حجاب دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: چون درِ مهمانی نشانههایی دارد، مردم میدانند که تو از چه در وارد میشوی.
هوش مصنوعی: تو با سوار شدن بر اسب چوبی و نادانی، در حال حمله و پیشروی هستی.
هوش مصنوعی: ای عشق، انتخاب کن که هر سه چیز ارزشمند است، یا زهد و پرهیزگاری که طالب پاداشی.
هوش مصنوعی: با افرادی که بیدار و هوشیار هستند، همنشینی کن و بیدار شو، چون این گروه در حال حرکت و پیشرفتاند، اما تو به خواب رفتهای.
هوش مصنوعی: به شمس الدین میرسی و در تبریز به راحتی میتوانی راه را پیدا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا مزرعه چو من خرابی
آباد شود به خاک و آبی
من پار بخوردهام شرابی
امسال چه مستم و خرابی
من پار ز آتشی گذشتم
امسال چرا شدم کبابی
من تشنه به آب جوی رفتم
[...]
زین پس که بجستنم شتابی
جوئیم بسی، ولی نیابی
ای نام تو صدر هر کتابی
و آرایش فصل هر خطابی
هر جا بینند رشته تابی
در گردنشان شود طنابی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.