ما را بدر میکده دادند اقامت
ای زهد ریائی بروی رو به سلامت
با نرگس جادو بدر صومعه بگذر
تا پیر خرابات نه لافد ز کرامت
از کشمکش زلف درازت چه سرایم
کاین قصه بپایان نرسد تا بقیامت
فرهاد بخواب ار لب شیرین تو بیند
با تیشه ناخن بکند کوه ملامت
تابوت نشان گم نکند کو بمزارم
از سنگ ملامت بگمارند ملامت
فردای قیامت که سر از خاک برآرم
آه ار نبود بر سرم آنسایه قامت
من ربح و خسارت بدرستی نشناسم
بوسی ده و جانی ببر از من بغرامت
ای مردمک دیده من جای تو خالی
کز هجر تو در دیده نماند اشک ملامت
گفتی هوس عشق بتان مایه سوداست
ای مایه سودا سر زلف تو سلامت
نیّر خط مقیاس ز ابروی بتان گیر
تا کج ننهی قبله محراب امامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات عشق، زهد ریایی و جستجوی حقیقت پرداخته است. شاعر از فضای میکده و خرابات سخن میگوید و به نقد زهد کاذب میپردازد. او به زلف محبوبش اشاره کرده و به کشمکشهای عاشقانه اشاره میکند که هیچگاه به پایان نمیرسد. در ادامه، شاعر به قیامت و عواقب آن فکر کرده و آرزو میکند که در آن روز سایه محبوبش بر سرش باشد. همچنین به بیخبری از سود و زیان واقعی اشاره کرده و عشق را به عنوان یک مسأله پر اهمیت مطرح میکند. در نهایت، شاعر بر اهمیت زیبایی و عشق به محبوب خود تأکید میکند.
هوش مصنوعی: به ما در میخانه اجازه اقامت دادهاند، ای زهد ظاهری، برو که راهت به سلامت باشد.
هوش مصنوعی: با زیبایی و طراوت گل نرگس به کشتن نرگس و دلبری خود در دل تاریکی و انزوا، به راحتی عبور کن. به کسی که در میخانه و خرابات زندگیش را سپری کرده و از کرامت و بزرگی خود سخن نمیگوید، توجهی نکن.
هوش مصنوعی: در مورد زلفهای زیبای تو چه بگویم؟ زیرا این داستان هیچگاه به پایان نخواهد رسید و تا همیشه ادامه دارد.
هوش مصنوعی: فرهاد اگر در خواب لب شیرین تو را ببیند، با تیشهای که در دست دارد، مجدداً کوه را شکاف خواهد داد و به خود ملامت خواهد کرد.
هوش مصنوعی: تابوت نمیتواند نشانه مرا گم کند، چون بر روی قبرم سنگ ملامت گذاشتهاند که یادآور حالم باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که از خاک بیرون میآیم، اگر آه و نالهای نداشته باشم، سایهای از قامت محبوبم بر سرم نخواهد بود.
هوش مصنوعی: من سود و زیان را به طور دقیق نمیشناسم، اما دل و جانم را فدای عشق تو میکنم.
هوش مصنوعی: ای مردمک چشم من، جای تو خالی است، زیرا از دوری تو در چشمم حتی اشک ملامت باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: گفتی که عشق زیباییها سود و منفعتی دارد، اما من میگویم که سلامت و زیبایی موهای تو ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و تاثیرگذاری ابروهای میتواند اشاره کند. از شخصی خواسته میشود که با دقت و مهارت، زیبایی ابروها را مانند خطی که جهت و مقیاس را مشخص میکند، بگیرد. به این ترتیب، دقت در آنها نباید به گونهای باشد که به سمت نادرستی یا کجراهی برود. در واقع، نمادسازی ابروها به عنوان محور و نقطه اتکای راهنما در زندگی و رهبری مطرح میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ماه عذار من و ای خوش قد و قامت
برخیز که برخاست ز عشق تو قیامت
صوفی که ز چشم تو برد جان به سلامت
سر بر نکند تا به قیامت ز غرامت
امروز گر آن لب نگرد زاهد خود کام
بسیار به دندان گزد انگشت ندامت
در دیده خیال قد تو روز جدائی
[...]
ماییم و غم عشق و سر کوی ملامت
گم کرده ز بی خویشتنی راه سلامت
شهری ست پر از فتنه و راهی ست پرآشوب
نه روی سفر کردن و نه رای اقامت
رفتی و مپندار که دست از تو بدارم
[...]
تا کی کشم ای دوست ز خود کرده ندامت
تا چند کشد دل ز غم عشق ملامت
مستغرق غم گشته به دریای تحیر
باشد که از این ورطه درآیم به سلامت
درده به من تشنه لب آبی که ازین بیش
[...]
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و بِرهانَدَم از بندِ مَلامت
خاکِ رهِ آن یارِ سفرکرده بیارید
تا چشمِ جهان بین کُنَمَش جایِ اقامت
فریاد که از شش جهتم راه بِبَستند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.