زهی چشم و زهی ابرو، زهی روی
زهی خط و زهی خال و زهی موی
زهی حسن و زهی لطف و زهی خلق
زهی عدل و زهی احسان زهی خوی
زهی فر و زهی زینت زهی جاه
زهی حشمت زهی طینت زهی بوی
زهی قوت زهی قدرت زهی حکم
زهی عشرت زهی بستان زهی جوی
زهی علم و زهی حلم و زهی فضل
زهی دولت نسیمی را از این کوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دو جادوچشمْ چُون گلبوی و مینوی؛
سِرِشته از گُل و مِی هر دو را روی.
زبان بگشاد شاپورِ سخنگوی
سخن را بهره داد از رنگ و از بوی
چنان گستاخ شد با آن سمن بوی
که نبود وصف آن کار سخن گوی
اگر حَنْظَل خوری از دستِ خوشخوی
بِهْ از شیرینی از دستِ تُرُشروی
در ایامش مغل ره یافت این سوی
به تاراج بضاعت گشت ره جوی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.