شماره ۱ - : در مدح جلالالدین هوشنگ شاه: به بارگاه سلیمان که عرضه میدارد - که نیست مسکن معلوم مور مسکین را
شماره ۲: زهی وزیر سلیمان صفت که چون آصف - صفای ذهن تو تأثیر ماه و خور دارد
شماره ۳: ننهاد نقطهای ز وفا در نهاد دهر - آن کس که شکل دایره ماه و خور کشید
شماره ۴: ناصر انصاف از جهان مطلب - که در آفاق از او نیابی گرد
شماره ۵: پیر دبیر خواجه آفاق خواجگی - ای خواجگی ز رفعت نام تو نامدار
شماره ۶: شد دشمن جوانی موی سپید بر سر - آن به که جای دشمن بالای سر نباشد
شماره ۷: مردمانی که اندرین دورند - همه پر مکر و زرق و تلبیساند
شماره ۸: صاحبا بارگاه قدر تو را - مهر بنده است و ماه دربانش
شماره ۹: ای قاصد خجسته پی مشتری محل - برخوان به گوش خواجه که الصیف ارتحل
شماره ۱۰: یمین ممالک ملک فخرالدین - که هم یمن ملکی و هم فخر دین
شماره ۱۱: خطاب کرد مرا وقت صبح، کای ناصر - چرا چو ثابته ساکن شدی ز سیاری؟
شماره ۱۲: مدار ای اهل دانش با لئیمان - تو صحبت تا نباشی در ندامت