گنجور

 
ناصر بخارایی

شد دشمن جوانی موی سپید بر سر

آن به که جای دشمن بالای سر نباشد

سر همچو صبح کاذب بی‌وقت شد سپیدم

شامی ز صبح پیری تاریک‌تر نباشد

یارب سفید شد موی سیه چو هرگز

بالاتر از سیاهی رنگ دگر نباشد