تا بخندید لبت واقف اسرار شدیم
تا بدیدیم رخت طالب دیدار شدیم
باد بوی تو شبی از خُم خمّار آورد
ما بدان بوی مقیم در خمار شدیم
در قدح رنگ لبت بود، لبش بوسیدم
مطرب از عشق تو نالید، بدو یار شدیم
سر ما بار گران بود، ز دوش افکندیم
عشق تو راه دراز است، سبکبار شدیم
جرعه بر خاک فشاندی تو و ما را نرسید
ما به دور تو به یکبار چرا خوار شدیم
مدعی بیش تو با ما سخن از زهد مگو
که هم از نام خود و ننگ تو بیزار شدیم
چون قلم راست تو بر راه یقین باش که ما
گرد این دایرهٔ سرگشته چو پرگار شدیم
گرچه رندیم به هر مدرسه حاضر گشتیم
ور چه مستیم به هر صومعه بسیار شدیم
دوش در میکده می در سر اصحاب افتاد
همچو ناصر همه بی خرقه و دستار شدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مست بودیم بگلبانگ تو هشیار شدیم
خفته بودیم بآواز تو بیدار شدیم
شوری از میکده عشق تو در جان افتاد
فارغ از خرقه و سجاده و زنار شدیم
همه گفتند که: او عازم خمار شدست
[...]
هر جمیلی که بدیدیم بدو یار شدیم
هر جمالی که شنیدیم گرفتار شدیم
پیش هر لاله رخی ناله و زاری کردیم
چون بدیدیم ترا از همه بیزار شدیم
خار اغیار بسر پنجه غیرت کندیم
[...]
پنبه در گوش نهادیم و خبردار شدیم
بار بر دوش گرفتیم و سبکبار شدیم
زهرها تعبیه در شهد تمنّا بودست
مفت ما بود که ناخورده خبردار شدیم
جام لبریز به ما دستِ هوس میپیمود
[...]
آخر از کعبه مقیم در خمار شدیم
به یکی رطلگران سخت سبک سار شدیم
عالم بی خبری طرفه بهشتی بودهست
حیف و صد حیف که ما دیر خبردار شدیم
دست غیب ار بدرد پردهٔ ما را نه عجب
[...]
ما چرا سخت در این حلقه گرفتار شدیم
خواب بودیم، چه افتاد که بیدار شدیم
نیست بودیم از این نشاء چرا هست شدیم
مست بودیم از این می ز چه هشیار شدیم
لعل بودیم در این خاک چرا سنگ شدیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.