گنجور

 
فروغی بسطامی

آخر از کعبه مقیم در خمار شدیم

به یکی رطل‌گران سخت سبک سار شدیم

عالم بی خبری طرفه بهشتی بوده‌ست

حیف و صد حیف که ما دیر خبردار شدیم

دست غیب ار بدرد پردهٔ ما را نه عجب

که چرا باخبر از پردهٔ اسرار شدیم

بلعجب نیست اگر شعبده‌بازیم همه

که به صد شعبده زین پرده پدیدار شدیم

مستی من به نظر هیچ نیامد ما را

تا خراب از نظر مردم هشیار شدیم

جذبهٔ عشق کشانید به کیشی ما را

که ز هفتاد و دو ملت همه بیزار شدیم

بندهٔ واهمه بودیم پس از مردن هم

خواجه پنداشت که آسوده ز پندار شدیم

کار شد تنگ چنان بر دل بیچارهٔ ما

کز پی چاره بر غیر به ناچار شدیم

تا از آن طرف بناگوش چراغ افروزیم

چه سحرها که بدین واسطه بیدار شدیم

لعل و زلفش سر دل جویی ما هیچ نداشت

وه که بی‌بهره هم از مهره هم از مار شدیم

نقد جان بر سر سودای جنون باخته‌ایم

ایمن از وسوسهٔ عقل زیان کار شدیم

پا کشیدیم فروغی ز در مسجد و دیر

فارغ از کشمش سبحه و زنار شدیم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
ناصر بخارایی

تا بخندید لبت واقف اسرار شدیم

تا بدیدیم رخت طالب دیدار شدیم

باد بوی تو شبی از خُم خمّار آورد

ما بدان بوی مقیم در خمار شدیم

در قدح رنگ لبت بود، لبش بوسیدم

[...]

قاسم انوار

مست بودیم بگلبانگ تو هشیار شدیم

خفته بودیم بآواز تو بیدار شدیم

شوری از میکده عشق تو در جان افتاد

فارغ از خرقه و سجاده و زنار شدیم

همه گفتند که: او عازم خمار شدست

[...]

فیض کاشانی

هر جمیلی که بدیدیم بدو یار شدیم

هر جمالی که شنیدیم گرفتار شدیم

پیش هر لاله رخی ناله و زاری کردیم

چون بدیدیم ترا از همه بیزار شدیم

خار اغیار بسر پنجه غیرت کندیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
فیاض لاهیجی

پنبه در گوش نهادیم و خبردار شدیم

بار بر دوش گرفتیم و سبکبار شدیم

زهرها تعبیه در شهد تمنّا بودست

مفت ما بود که ناخورده خبردار شدیم

جام لبریز به ما دستِ هوس می‌پیمود

[...]

فروغی بسطامی

تا بدان طرهٔ طرار گرفتار شدیم

داخل حلقه نشینان شب تار شدیم

تا پراکنده آن زلف پریشان گشتیم

هم دل آزردهٔ آن چشم دل آزار شدیم

تا ره شانه بدان زلف دل آویز افتاد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه