عاشق سرگشته را پروای ننگ و نام نیست
دستگیر عاشقان خستهدل جز جام نیست
نیست ره در بزم رندان زاهدان خشک را
مجلسی کان جای خاصان است بار عام نیست
مست درد عشق را با دنیای و عُقبی چه کار
لاابالی را سر کفر و غم اسلام نیست
خامی جام می از خامان افسرده دل است
در میان عاشقان پخته جای خام نیست
شاد باد آن کس که بر کفت جام میدارد مدام
نیک بخت است آنکه او بی شادی مادام نیست
هر که بهر دانهٔ خال تو در دام اوفتاد
بیش امید خلاصش تا ابد از دام نیست
وقت را دریاب کین لطف جوانی و جمال
خرم ایامیست لیکن تکیه بر ایام نیست
دی مداوای دل خود باز جستم از طبیب
گفت ما را چارهٔ این درد بی آرام نیست
هر کسی گویند ناصر حال خود با دوست گو
حالتی دارم من اندر دل که آن را نام نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و حالتی است که عاشقان در آن به سر میبرند. شاعر بیان میکند که عاشق واقعی اهمیتی به ننگ و نام نمیدهد و هدف او تنها جام عشق است. او به زاهدان خشک و بیروح اشاره میکند که جایی در بزم عاشقان ندارند. همچنین تأکید میکند که عاشق مست درد عشق، به دنیا و عواقب آن فکر نمیکند و تنها به حال خود میپردازد.
شاعر به یادآوری میپردازد که در میان عاشقان، جایی برای خامی و بیتجربگی نیست و کسی که همواره به یاد محبوبش باشد، خوشبخت است. او همچنین بر اهمیت بهرهبرداری از جوانی و زیبایی تأکید میکند و میگوید که ایام خوشی کوتاه است و نمیتوان به آن تکیه کرد.
در نهایت، شاعر از تلاش در جستجوی درمانی برای درد عشق سخن میگوید و نتیجه میگیرد که این درد بیپایان است و هیچ نامی برای حال درونیاش وجود ندارد. شعر در مجموع به حسرت و شوق عاشقانه اشاره دارد و پیامدهای عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: عاشقهای سرگشتهای که دلشان در آتش شوق میسوزد، به اعتباری که جامعه برایشان قائل است اهمیت نمیدهند. تنها چیزی که میتواند به آنها کمک کند و آرامششان را برگرداند، همان جامی است که مینوشند.
هوش مصنوعی: در جمعهای خوشگذرانی و شرابخواری، جایی برای زاهدان خشک و متعصب وجود ندارد. این مجالس مختص افرادی خاص است و همه نمیتوانند در آن شرکت کنند.
هوش مصنوعی: عاشق مست چه کار به دنیا و آخرت دارد، او بیخیال از کفر و غم اسلام به سر میبرد.
هوش مصنوعی: شراب خامی که در جام است، نشاندهنده دلهای افسرده و ناتوان است و در جمع عاشقان واقعی، جایی برای ناپختگی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: شادی آن کسی را تبریک میگوید که همیشه با جام می در دست است و کسی که بدون شادی همیشگی زندگی کند، خوشبخت نیست.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر عشق و زیبایی تو به دام افتاده، هیچگاه امیدی برای رهایی از آن دام ندارد.
هوش مصنوعی: زمان را غنیمت بشمار، چرا که زیبایی جوانی و خوشی روزها، لطفی است که به تو هدیه شده است؛ اما نباید به روزها و لحظات تکیه کنی.
هوش مصنوعی: دیروز دوباره دنبال درمانی برای دل خود بودم، اما پزشک گفت که برای این درد بیقرار ما هیچ چارهای وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی میگوید که ناصر، حال خود را برای دوستانش بیان کند، اما من حالتی دارم در دل که نامی برای آن نمیتوانم پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جام می پر کن که بی جام میم انجام نیست
تا به کام او شوم این کار جز ناکام نیست
ساقیا ساغر دمادم کن مگر مستی کنم
زان که در هجر دلارامم مرا آرام نیست
ای پسر دی رفت و فردا خود ندانم چون بود
[...]
جام می پر کن که جز جام می ام انجام نیست
تا به کام او شوم کاین کار جز با گام نیست
ساقیا ساغر دمادم کن مگر مستم کنی
زان که در هجر دل آرامم مرا آرام نیست
دی به سردی رفت و فردا خود ندانم چون کنم
[...]
پیر ما جامیست، اما در خور این جام نیست
باده صافی نوشد، اما رند درد آشام نیست
از شرابات خدا مستند ذرات دو کون
لیک هر جان در جهان در خورد این انعام نیست
پیش مستان طریقت این حکایت روشنست :
[...]
خال محتاج کمند زلف عنبرفام نیست
دانه چون افتاد گیرا، احتیاج دام نیست
از نسیمی می توان برداشتن ما را ز خاک
چشم ما چون دیگران بر بوسه و پیغام نیست
شبنمی را کز محیط بیکران افتاد دور
[...]
تلخکامیهای ما از گردش ایّام نیست
اندر آن کشور که ماییم آسمان را نام نیست
هر که را نسبت به چشمت بیشتر ناکامتر
کی میان تلخکامانِ تو چون بادام نیست
کار ما بیطاقتان را میتوان از خنده ساخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.