گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیدای نسفی

گوشه چشم تو تا افتاد بر کاشانه ام

سرمه می خیزد به جای گرد از ویرانه ام

عاشق دلسوز سرگردان کند معشوق را

شمع بی تابانه گردد از سر پروانه ام

خرمن من پیش پیش برق دارد جست و خیز

می گریزد در ته آتش سپند از دانه ام

می کند نیش شکایت بر رگ خارا اثر

زلف او باشد پریشان از زبان شانه ام

از در و دیوار هر سنگی که آید بر سرم

سرمه آسا می کشد در چشم خود دیوانه ام

شیشه از خم گرچه حرف سر به سر آورده است

می توان خواند از خط پشت لب پیمانه ام

شعله در هر جا برافروزد پر و بال من است

چون سمندر باشد از طفلی در آتشخانه ام

می کنم در موسم پیری تلاش عاشقی

سیل را معمار می داند به خود ویرانه ام

حامی پیمانه می سیدا چشم من است

برده از جا محتسب را گریه مستانه ام

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

صوفی محمد هروی

آن پری دور از من و من در غمش دیوانه‌ام

آشنای اویم و از خویشتن بیگانه‌ام

چون سگ دیوانه بر در مانده‌ام حیران و زار

نیستم قابل از آن، ره نیست در کاشانه‌ام

داد جام باده‌ام دل گشت فانی زین طرب

[...]

فضولی

نوخطان را دوست می‌دارد دل دیوانه‌ام

من چو مجنون نیستم در عاشقی مردانه‌ام

خضر می‌گویند بر سرچشمه‌ای برده ست راه

قطره ای گویا چکیده جایی از پیمانه‌ام

عقل را هر لحظه تکلیفی‌ست بر من در جهان

[...]

فصیحی هروی

جوش ذوقم خوش‌نشین کشور میخانه‌ام

موج فیضم خانه‌زاد ساغر و پیمانه‌ام

می‌زنم لاف شکیبایی و از طوفان اشک

موجهء گرداب را مانَد ، مصیبت خانه‌ام

باز در دارالشفای تب گدایی می‌کنم

[...]

کلیم

نه سزاوار حرم نه لایق بتخانه‌ام

در خراب‌آباد دنیا جغد بی‌ویرانه‌ام

فرقم از سرکوب محنت یک نفس خالی نبود

گر ز کار افتاد دستم ریخت بر سر خانه‌ام

بس که هرگز پر ندیدم جام عیش خویش را

[...]

صائب تبریزی

بس که محکم کرده در سستی بنا کاشانه‌ام

جلوه مهتاب سیلاب است در ویرانه‌ام

صبر من از خارخار شوق پا بر جا نماند

ریشه از دندان موران داشت دایم دانه‌ام

آن سیه‌روزم ، که در ایّامِ عمرِ خود ندید

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی