نه سزاوار حرم نه لایق بتخانهام
در خرابآباد دنیا جغد بیویرانهام
فرقم از سرکوب محنت یک نفس خالی نبود
گر ز کار افتاد دستم ریخت بر سر خانهام
بس که هرگز پر ندیدم جام عیش خویش را
باورم ناید که پر خواهد شدن پیمانهام
من نباشم رونق عشق و محبت میرود
تیشه فرهادم و بال و پر پروانهام
فقر تا ما بینوایان را حمایت میکند
سایه پشتیبان دیوارست در ویرانهام
با گرانان سازگاری و مدارا عاقلیست
چون به زنجیر جنون میسازم ار دیوانهام
شعله برمیخیزد از فرقم به جای مو کلیم
میسزد گر از ید بیضا بسازی شانهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق شاعر در مورد زندگی، عشق و فقر اشاره دارد. شاعر خود را نه لایق در حرم و نه قابل در بتخانه میداند و حس میکند که در دنیای خراب و بیروح خود چون جغدی تنهاست. او از درد و رنج خود به عنوان یک منبع از خالی بودن یاد میکند و ابراز ناامیدی میکند که هیچ گاه زندگیاش پر از شادی نخواهد شد. همچنین، شاعر اعتقاد دارد که عشق و محبت بدون او رونق نخواهد داشت و فقر به نوعی یار و همدم اوست. او همچنین به این نکته میپردازد که سازگاری با دیگران در زندگی عاقلانه است، حتی اگر خود را دیوانه احساس کند. در نهایت، در شعر به تصاویری چون شعله و معجزه نیز اشاره میشود که عمق عواطف و تجارب شاعر را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من نه شایستهی جایگاههای مقدس هستم و نه مناسب مکانهای بتپرستی. در این دنیای خراب، فقط مانند جغدی هستم که در ویرانهای بیخودی زندگی میکند.
هوش مصنوعی: من از فشار رنج و سختی هیچگاه بیخبر نبودهام، زیرا زمانی که دستم از کار افتاد، همه بار مشکلات روی دوش خانوادهام افتاد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که به قدری در طول زندگیام از شادی و خوشی بیبهره بودهام که دیگر باورم نمیشود روزی خوشحالی تمام و کمالی را تجربه کنم و احساس کنم که زندگیام پر از شادی است.
هوش مصنوعی: اگر من در میان نباشم، عشق و محبت از بین میرود. قدرت و زیبایی من مانند تیشه فرهاد و پرواز پروانه نخواهد بود.
هوش مصنوعی: فقر همچون یک سایه، از ما بیپناهان حمایت میکند، مانند دیواری که در میان ویرانهها به عنوان پشتیبان محسوب میشود.
هوش مصنوعی: شخصی که عاقل و متفکر است، باید با افراد مرفه و ثروتمند ارتباط برقرار کند و تعامل داشته باشد، حتی اگر خود را دچار جنون و دیوانگی حس کند. این بدان معناست که او برای رسیدن به آرامش و سازگاری در زندگیاش، با شرایط سخت و دشواری که ممکن است تجربه کند، کنار میآید.
هوش مصنوعی: شعلهای از سر من برمیخیزد که جایگزین موهایم شده است. اگر تو بتوانی معجزهای مانند ید بیضا (معجزه حضرت موسی) انجام دهی، میتوانی موهایم را به شانه تبدیل کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن پری دور از من و من در غمش دیوانهام
آشنای اویم و از خویشتن بیگانهام
چون سگ دیوانه بر در ماندهام حیران و زار
نیستم قابل از آن، ره نیست در کاشانهام
داد جام بادهام دل گشت فانی زین طرب
[...]
نوخطان را دوست میدارد دل دیوانهام
من چو مجنون نیستم در عاشقی مردانهام
خضر میگویند بر سرچشمهای برده ست راه
قطره ای گویا چکیده جایی از پیمانهام
عقل را هر لحظه تکلیفیست بر من در جهان
[...]
جوش ذوقم خوشنشین کشور میخانهام
موج فیضم خانهزاد ساغر و پیمانهام
میزنم لاف شکیبایی و از طوفان اشک
موجهء گرداب را مانَد ، مصیبت خانهام
باز در دارالشفای تب گدایی میکنم
[...]
بس که محکم کرده در سستی بنا کاشانهام
جلوه مهتاب سیلاب است در ویرانهام
صبر من از خارخار شوق پا بر جا نماند
ریشه از دندان موران داشت دایم دانهام
آن سیهروزم ، که در ایّامِ عمرِ خود ندید
[...]
بر نیامد یک نوای غمفزا از خانهام
دوش خالی بود جای جغد در ویرانهام
گو مکش دست نوازش بر سر من آسمان
من که یک مویم چه آرایش فزاید شانهام
گر نمیبارد ز گردون تیرهبختی بر سرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.