با پریشان روزگاران یار دارد اختلاط
مهر نتواند کشیدن در کمند احتیاط
سالکان را زیر گردون نیست جای خواب امن
خون چندین کاروان را خورده خاک این رباط
عاشقان مفلس خود را به سنگ کم مزن
چغد این ویرانه را خالی نمی باشد بساط
بر سر تیغش هجوم بی گناهان را ببین
گر ندیدی تشنگان را بر لب آب فراط
هر که اینجا بگذرد از آرزوها سیدا
میتواند همچو برق آسان گذشتن از صراط
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مصائب و مشکلاتی میپردازد که انسانها در زندگی با آن مواجه هستند. شاعر از اختلاط یاران و ناامنیهای دوران سخن میگوید و بر دشواریهای زندگی سالکان اشاره میکند که در جستجوی آرامش هستند، اما در واقع هیچ جایی برای راحتی ندارند. محلی که کاروانها قرنها در آن قربانی شدهاند، نماد ناامنی و خطر است. شاعر از عاشقان فقیر میخواهد که به یکدیگر آسیب نزنند و تأکید میکند که این ویرانه، خالی از صفا و نشاط نیست. او بر این نکته تأکید میکند که گذراندن از این مکان به آسانی میتواند منجر به دستیابی به آرزوها شود، همانند گذشتن از صراط در آخرت. در نهایت، شعر نگاهی فلسفی به چالشهای زندگی و امید به دستیابی به نور و نجات دارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از آشفتگی و مشکلات است، نمیتوان عشق و محبت را به راحتی در کمند احتیاط و مراقبت نگه داشت.
هوش مصنوعی: سالکان و رهروان راه حقیقت، در زیر آسمان، جایی امن برای خوابیدن ندارند. خاک این مکان، بارها و بارها کاروانهای زیادی را بلعیده و به کام خود کشیده است.
هوش مصنوعی: عاشقان بیپول را نرنجان، زیرا این ویرانه از عشق پر است و خالی نیست.
هوش مصنوعی: به تماشای حمله کسانی که بیگناه هستند به سمت تیغ و شمشیرش بپرداز، اگر تشنگان را در کنار آب ندیدی.
هوش مصنوعی: هر کسی که از این مکان عبور کند، میتواند به راحتی و بدون دردسر از آرزوهایش گذر کند، مانند عبور سریع و آسان از یک پل باریک.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به بستانم نشاندی بر بساط انبساط
ناگهانم در برآوردی و ماندی در بساط
برگشاد از قهر و لطف لشکر قهرت کمین
تا به دلها درنگون شد رؤیت انس و نشاط
من ز بهر دوستی را جان و دل کردم سبیل
[...]
روی دل با دوست باید داشت در مرگ و نشاط
راست رفتی در محبت، راست رفتی در صراط
دوستی با دشمنان دوست دشمن دوستی است
تا نباشد دل موافق درنگیرد اختلاط
اعتدال از سرو باغ آموز نی از خار و گل
[...]
گریه بیخون دلم رنگی ندارد در بساط
بی من آه و ناله با هم کی نمایند اختلاط
آن سبکروح غم عشقم که دایم میکند
گریه بی من انقباض و ناله با من انبساط
گر دل درد آشنای من نبودی در میان
[...]
ای که با نیکان طمع داری که یا بی ارتباط
با بدان منشین که باایشان مضر است اختلاط
رو عدالت پیشه کن هر روز و میکن راستی
تا روزی از عدل فردا راست بر روی صراط
چیست این دنیا رباط و خلق دنیا کاروان
[...]
عشقِ پیرانهسرم انگیخته در دل نشاط
بر هوا گستردهام از نو سلیمانوَش نشاط
پرچم زلف بتی افکند بر سر سایهام
تا زنم بر بام گردون پرچم عیش و نشاط
قافلهسالار عشقم کاروان پربار دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.