گنجور

 
سیدای نسفی

تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خال و خط

تأکید معنی می کند بر مصحف اعراب نقط

دست شناور کی کند از شورش دریا حذر

دارد خطرها در کمین زنجیر موج از پای بط

گر رو به صحرا آورم از لاله زار آتش دمد

کشتی چو در آب افگنم خیزد غبار از روی شط

تاریکی شب دزد را مهتاب باشد در نظر

گردد چراغ زیر پا یا راهزن راه غلط

عیش و غم ما سیدا هرگز نگردد بیش و کم

ماراست شکر از حد فزوزن داریم چون حال وسط