پی صید افگنی بیرون شد از بزم شراب امشب
ز شاخ شعله در پرواز شد مرغ کباب امشب
من و معشوق در یک پیرهن بودیم از مستی
گریان کتان را بخیه می زد ماهتاب امشب
ز خواب خویش تا صبح قیامت برنمی خیزم
نهادم سر به بالین و تو را دیدم به خواب امشب
ز چشم چون نگه بیرون شدی گفتی که باز آیم
مگر از جانب مغرب برآمد آفتاب امشب
به گلشن آمدی و جلوه را دادی سرافرازی
چو باد صبح دادی سرو را پا در رکاب امشب
نشستم تا سحر مانند شمع از وعده خامت
به گرد چشم من می گشت ناله چنگ و رباب امشب
حدیث ابروان دلکشت تکرار می کردم
به روی صفحه بالین چوبیت انتخاب امشب
به دنیا فتنه ها پیدا شود از غفلت شاهان
تو مست افتادی و شد انجمن بی آب و تاب امشب
به مجلس آمدی و شمع را چون سیدا کشتی
کشیدی باده و پروانه را کردی کباب امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر توصیفاتی از یک شب پر شراب و مستی است. شاعر از حال خود و معشوقش حرف میزند و میگوید که چگونه در حالت مستی در آغوش هم بودهاند. در این شب، لحظات عاشقانه و زیبایی را تجربه کرده و خواب معشوقش را دیده است. او به زیبایی معشوق و تأثیرش بر دنیا اشاره میکند و میگوید که این شب حوادث و تحریکات زیادی را به همراه خواهد داشت. همچنین، تصویر شمعی که در محفل میسوزد و حالتی شگرف از عشق و نغمات را به تصویر میکشد. این شعر به زیباییهای عشق و احساسات پیچیده در یک شب عاشقانه میپردازد.
هوش مصنوعی: امشب پس از ترک جشن شراب، مانند پرندهای در آسمان که از شعلهای بلند میشود، به صید و شکار میروم.
هوش مصنوعی: من و محبوبم در یک لباس بودیم و از شدت مستی اشک میریختیم، مثل اینکه ماهتاب امشب داشت کتان را بخیه میزد.
هوش مصنوعی: من تا روز قیامت از خواب نمیخیزم و سرم را به بالین گذاشتهام و تو را در خواب امشب مشاهده کردم.
هوش مصنوعی: وقتی که از چشمان تو خارج شدم، گفتی دوباره برمیگردم، اما مثل این بود که آفتاب امشب از سمت مغرب طلوع کرده باشد.
هوش مصنوعی: به باغ گل آمدهای و زیبایی خود را به نمایش گذاشتهای. مانند نسیم صبح که به درخت سرو زندگی و شادابی میبخشد، تو نیز امشب در اوج زیبایی هستی.
هوش مصنوعی: تا سحر نشستم و مانند شمع روشن، به امید وعده تو، دور و بر چشمهایم پر از نالههای چنگ و رباب بود.
هوش مصنوعی: من هر شب داستان زیبایی ابروان تو را بارها و بارها برای خودم تکرار میکنم، مانند زمانی که بر روی تخت چوبی نشستهام و به تو فکر میکنم.
هوش مصنوعی: دنیا پر از آشفتگی و مشکلات خواهد شد، زیرا شاهان در غفلت به سر میبرند. تو در حال مستی، بیخبر از این اوضاع، در میان گروهی جمع شدهای که آرامش ندارند و در هیاهو به سر میبرند.
هوش مصنوعی: به مجلس آمدی و شمع را مانند یک آقا روشن کردی و باده و پروانه را به صفای خودت سوزاندی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مگر از خانه بیرون آمد آن گل بی حجاب امشب؟
که بوی یاسمن دارد فروغ ماهتاب امشب
ز نور مه، نظر چون مهر تابان خیره می گردد
مگر یک جانب افتاده است از رویش نقاب امشب؟
کدامین آتشین جولان به سیر ماهتاب آمد؟
[...]
ز رویش خانه ام لبریز بود از ماهتاب امشب
به گرد کلبه ام چون هاله می گشت آفتاب امشب
عرق از روی شرم آلود او می ریخت چون شبنم
دماغ بزم روشن بود از بوی گلاب امشب
به دست خاطر خود داشتم دامان دل جمعی
[...]
مگر آئینه عکس تو شد جام شراب امشب
که در صهبا رگ تلخی است موج ماهتاب امشب
پرد پر در پر خاکستر پروانه پروانه رنگ گل
برآید شمع روشن گر ز فانوس نقاب امشب
ز کوی می فروشان باز سرمستانه می آید
[...]
چرا بیرون نیامد ماه از پشت حجاب امشب
ندارد عزم رفتن سوی خرگه آفتاب امشب
زمین ز آسمان افتاده اندر اضطراب امشب
رسد از کربلا بر گوش صوت بوتراب امشب
همانا میرود در کوفه زینب بینقاب امشب
[...]
مرا بی تاب داری هر دم ای زلف بتاب امشب
خدارا یک دم از من ای سیه دل رو متاب امشب
سرم بر سنگ و سنگم بر دل و دل خون و تن بی جان
نه جان در بر، نه جانان، چون ننالم بی حساب امشب!
طبیب مهربان بیهوده زان لب صبر فرمایی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.