مرغی که ناگهانی در دام ما درآمد
بشکست دامها را بر لامکان برآمد
از باده گزافی شد صاف صاف صافی
وز درد هر دو عالم جوشید و بر سر آمد
جان را چو شست از گل معراج برشد آن دل
آن جا چو کرد منزل آن جاش خوشتر آمد
در عالم طراوت او یافت بس حلاوت
وز وصف لاله رویان رویش مزعفر آمد
زان ماه هر که ماند وین نقش را نخواند
در نقش دین بماند والله که کافر آمد
ز اوصاف خود گذشتم وز خود برهنه گشتم
زیرا برهنگان را خورشید زیور آمد
الله اکبر تو خوش نیست با سر تو
این سر چو گشت قربان الله اکبر آمد
هر جان باملالت دورست از این جلالت
چون عشق با ملولی کشتی و لنگر آمد
ای شمس حق تبریز دل پیش آفتابت
در کم زنی مطلق از ذره کمتر آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ تجربیات روحانی و دگرگونیهای ناشی از عشق و عرفان است. شاعر به وقوع یک تغییر ناگهانی در زندگیاش اشاره میکند که همچون «مرغی» به او داده شده و او را از دامها و محدودیتها آزاد کرده است. با نوشیدن باده عشق، او از دردهای دنیوی رهایی یافته و به حالت صفا و طراوت دست مییابد. شاعر از زیبایی و خوشحالی ناشی از عشق به «شمس حق» سخن میگوید و به اهمیت رهایی از خود و دنیای مادی اشاره میکند. او در نهایت، به ارزش عشق و اهمیت گذر از دنیا و رسیدن به حالت والا اشاره میکند، و بیان میدارد که تنها افرادی که به حقایق این عشق پی نمیبرند، از حقیقت دوراند.
هوش مصنوعی: پرندهای که به طور ناگهانی به دام ما افتاد، به سرعت تمامی دامها را شکست و از میان تمامی محدودیتها آزاد شد.
هوش مصنوعی: از شراب خالص و بدون آلودگی، صاف و زلال شدم و از دردهای این دنیا و آن دنیا، شور و هیجانی در وجودم جوشید و به سراغم آمد.
هوش مصنوعی: وقتی جان از خاک پاک شد و به آسمان پرواز کرد، دل هم در آنجا آرام گرفت و آن مکان برایش زیباتر از همه جا به نظر رسید.
هوش مصنوعی: در دنیا، زیبایی و freshness او، طعم شیرینی را به همراه دارد و به وصف گلهای لاله، چهرهاش به رنگ زعفران درآمده است.
هوش مصنوعی: هر کس که از آن ماه زیبا و معانی عمیقش دور بماند و نقش آن را نبیند، در دین به اشتباه خواهد ماند و به راستی که او کافر است.
هوش مصنوعی: از ویژگیهای خود عبور کردم و خود را از هر چیزی خالی کردم، زیرا برهنگان و سادهدلها هستند که زیر نور خورشید، زیبایی واقعی را مییابند.
هوش مصنوعی: خدا بزرگتر است و تو خوشحال نیستی. وقتی که این سر قربانی شد، خدا بزرگتر آمد.
هوش مصنوعی: هر کس که از محبت و زیباییهای تو دلگیر و ناراضی باشد، به همان اندازه از مقام و جایگاه تو دور است. وقتی عشق با دلخوری و ناراحتی رو به رو شود، مانند کشتیای است که لنگر زده و نمیتواند به حرکت ادامه دهد.
هوش مصنوعی: ای شمس حق تبریز، دلِ من در برابر نور تو، به اندازهای کوچک است که حتی از ذرهای هم کمتر میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد
باز آرزوی جانها از راه جان درآمد
باز از رضای رضوان درهای خلد وا شد
هر روح تا به گردن در حوض کوثر آمد
باز آن شهی درآمد کو قبله شهانست
[...]
غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد
هم دل به غم فرو شد، هم جان به هم برآمد
بر روی اهل عالم، بودیم بسته محکم
درهای دل ندانم، عشق از کجا درآمد؟
از زلف او کشیده راهیست در دل من
[...]
آن آفتاب دولت بر چرخ ما برآمد
وان زهره سعادت در چنگ ما درآمد
آیینه کرد ما را، در ما شد آشکارا
آن گوهری کز اشیا چون چرخ بر سر آمد
عید است و عید قربان، رو در حرم کن ای جان
[...]
امروز بار دیگر آن ماه دلبر آمد
شادیست جان و دل را کان شاه کشور آمد
باز آمد آن قیامت،آن فتنه و علامت
چون ساقیان مهرو،با جام و ساغر آمد
دامی نهاد و دانه،آن دلبر یگانه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.