غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد
هم دل به غم فرو شد، هم جان به هم برآمد
بر روی اهل عالم، بودیم بسته محکم
درهای دل ندانم، عشق از کجا درآمد؟
از زلف او کشیده راهیست در دل من
وز دل دریست تا جان، عشقش از آن درآمد
یار آشناست اما نشناخت هر کس او را
زیرا که هر زمانی، بر شکل دیگر آمد
مردانه رو به کویش ای دل که رفت دیده
در خون خود چو پیشش، با دامن تر آمد
درویش بر درش رو، کانکس که بر در او
درویش رفت ازین جا، آنجا توانگر آمد
دل با سر دو زلفش، زین پیش داشت کاری
بگذشته بود از آن سر، امروز با سر آمد
از ماجرای اشکم، مطرب ترانه سازد
بس قطرههای خونین، کز چشم ساغر آمد
هر کس که مرد، روزی دربند زلف و عشقت
از خاک او نسیمی کامد، معنبر آمد
بیمار توست سلمان، وانگه خوش آن مریضی
کز آستانت او را، بالین و بستر آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و تأثیر آن بر دل و جان انسان است. شاعر از احوالاتش در عشق سخن میگوید و اینکه چگونه عشق به ناگاه در دلش ورود کرده و همه چیز را دگرگون کرده است. او به زلف معشوق و تأثیر آن بر دل و جانش اشاره میکند و میگوید هر کس در عشق گرفتار شده، به نوعی دچار دلسردی و دلتنگی شده است. شاعر در نهایت به احساس بیمارگونهای که از عشق دارد پرداخته و از خوشیهای آن نیز میگوید، حتی اگر عشق به شدت او را رنج دهد. در کل، شعر به تجلیات مختلف عشق و تأثیرات آن بر زندگی و احساسات انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: دیشب هیجانی از عشق در دل من به وجود آمد. ناگهان، هم دلم غمگین شد و هم جانم به تلاطم افتاد.
هوش مصنوعی: بر روی مردم دنیا، با قلبی محکم و درهای بسته بودیم، نمیدانم عشق از کجا به سراغ ما آمد؟
هوش مصنوعی: موهای او به قلب من راهی باز کرده است و از دل من دری به سوی جانم گشوده شده که عشق او از آن به درون آمده است.
هوش مصنوعی: دوستان با آنکه یار را میشناسند، اما حقیقت او را درک نمیکنند، زیرا او در هر زمان به شکلی متفاوت ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: ای دل، با شجاعت به سوی او برو، زیرا در زندگی، چشمت پر از اشک و غم است، مانند دامن تر که از آب پر شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده است که وقتی فردی یا درویشی بر در یک خانه ای میرود، در واقع در و دیوار آن خانه برای او اهمیت ندارد و او احساس میکند که تنها با عشق و ایمان به سمت آن در میرود. در حالی که ممکن است فردی ثروتمند هم در آن خانه باشد اما درویش که از آنجا رفته، احساس غنای روحی بیشتری دارد. این بیانگر تفاوت در ارزشهای مادی و معنوی است.
هوش مصنوعی: دل به خاطر دو ضل را که داشت، قبلاً کارهایی کرده بود و حالا که از آن طرف گذشته، امروز دوباره با سر آمده است.
هوش مصنوعی: از داستان گریهام، Musiker آهنگی میسازد. بسیاری از قطرات خونینی که از چشمانم به ساغر میریزد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق و زیبایی تو علاقهمند باشد و در این دنیا بمیرد، به گونهای در روزی از خاک او بادی وزیده میشود که یادآور عشق و زلف توست.
هوش مصنوعی: سلمان، بیماری توست و خوشا به حال آن مریضی که به خاطر تو، بر بالین و بسترش آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد
باز آرزوی جانها از راه جان درآمد
باز از رضای رضوان درهای خلد وا شد
هر روح تا به گردن در حوض کوثر آمد
باز آن شهی درآمد کو قبله شهانست
[...]
آن آفتاب دولت بر چرخ ما برآمد
وان زهره سعادت در چنگ ما درآمد
آیینه کرد ما را، در ما شد آشکارا
آن گوهری کز اشیا چون چرخ بر سر آمد
عید است و عید قربان، رو در حرم کن ای جان
[...]
امروز بار دیگر آن ماه دلبر آمد
شادیست جان و دل را کان شاه کشور آمد
باز آمد آن قیامت،آن فتنه و علامت
چون ساقیان مهرو،با جام و ساغر آمد
دامی نهاد و دانه،آن دلبر یگانه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.