آن آفتاب دولت بر چرخ ما برآمد
وان زهره سعادت در چنگ ما درآمد
آیینه کرد ما را، در ما شد آشکارا
آن گوهری کز اشیا چون چرخ بر سر آمد
عید است و عید قربان، رو در حرم کن ای جان
کز سوی عرش رحمان الله اکبر آمد
ای مطرب خدایی! بی گفت وگو چرایی
بنواز عود و نی را، کان سرو در برآمد
ای مفلسان عاشق، گنج خفی عیان شد
وی تشنگان خاکی آن آب کوثر آمد
دامن ز بی نیازی بر هر دو عالم افشان
کان شاه کشور دل با گنج و گوهر آمد
برکن ز دام تن دل، ای جان که صید ما شد
مرغی که جبرئیلش در سایه پر آمد
هست آبدار لفظم، چون ذوالفقار حیدر
زانروی بر منافق شمشیر و خنجر آمد
تا بوی زلف یارم افتاد در خراسان
باد سحر ز مشرق با مشک و عنبر آمد
ای وحشی از بیابان بازآ به خانه جان
کان مه لباس انسان پوشید و در برآمد
ای دین و دلبر از رخ بردار پرده کز غم
چندین هزار زاهد از دین و دل برآمد
شد سینه نسیمی لوح کتاب یزدان
چون حرف و نقطه زانرو بر وجه دفتر آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از یک وضعیت خاص و خوشحالی عید قربان صحبت میکند. شاعر به نور و سعادت اشاره میکند که در زندگیاش تابیده و در نتیجهٔ آن، حقیقت و زیباییهایی در درونش نمایان شده است. او از ارتباط معنوی با خدا و حقیقت الهی سخن میگوید و از جان و دل میخواهد که از مادیات و تعلقات دنیوی رهایی یابد. همچنین به عشق و آگاهی از معانی عمیق زندگی اشاره دارد و تشویق میکند که از کامیابیهای معنوی بهرهمند شوند. شعر به طور کلی به بیداری روحی، عشق و تحول درون اشاره دارد و دعوت به توجه به زیباییهای معنوی و الهی دارد.
هوش مصنوعی: شعف و خوشبختی به زندگی ما نور افشانی کرده و فرصتهای خوبی در دستان ما قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: آیینه باعث شد که ما خودمان را ببینیم و درون خود، آن گوهری را که از اشیا به مانند چرخ بر سر ما نمایان شده، آشکار کنیم.
هوش مصنوعی: عید قربان فرا رسیده و وقت آن است که دل خود را به حرم الهی بسپاریم، چرا که نعمت و رحمت از سوی خداوند بزرگ به ما نازل شده است.
هوش مصنوعی: ای مطرب الهی! بدون اینکه نیازی به صحبت باشد، به نواختن عود و نی بپرداز، چون آن سرو زیبا در حال ظهور است.
هوش مصنوعی: ای عاشقان بیبهره، گنجی پنهان آشکار شد. ای تشنگان دنیوی، آن آب بهشتی نمایان گشت.
هوش مصنوعی: دامن بی نیازی خود را بر روی هر دو جهان بگستران، زیرا آن شاه کشور دل با ثروت و جواهر آمده است.
هوش مصنوعی: ای جان، از دام و قید جسم خود رها باش، چرا که ما صید کردهایم پرندهای را که جبرئیل در سایهاش آمده است.
هوش مصنوعی: سخنان من همچون شمشیر تیز و برّنده است، مثل ذوالفقار امیرالمؤمنین علی (ع)، که بر علیه منافقان با قدرت میزند و آنها را از بین میبرد.
هوش مصنوعی: هنگامی که بوی خوش زلف محبوبم به مشامم رسید، صبحگاهان بادی از سمت شرق با عطر مشک و عنبر وزید.
هوش مصنوعی: ای وحشی، از بیابان به خانه برگرد، زیرا ماهی که لباس انسان به تن کرده بود، از افق نمایان شد.
هوش مصنوعی: ای دین و محبوب من، پرده را از چهرهات کنار بزن، زیرا به خاطر اندوهی که بر دل دارم، هزاران زاهد از دین و دل خود فاصله گرفتهاند.
هوش مصنوعی: سینهای در دنیای هستی به نسیم تبدیل شد و مانند یک لوح که بر آن نوشتههای الهی حک شده، هر کلمه و نقطهای که به وجود میآید، بر روی صفحۀ زندگی قرار میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد
باز آرزوی جانها از راه جان درآمد
باز از رضای رضوان درهای خلد وا شد
هر روح تا به گردن در حوض کوثر آمد
باز آن شهی درآمد کو قبله شهانست
[...]
غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد
هم دل به غم فرو شد، هم جان به هم برآمد
بر روی اهل عالم، بودیم بسته محکم
درهای دل ندانم، عشق از کجا درآمد؟
از زلف او کشیده راهیست در دل من
[...]
امروز بار دیگر آن ماه دلبر آمد
شادیست جان و دل را کان شاه کشور آمد
باز آمد آن قیامت،آن فتنه و علامت
چون ساقیان مهرو،با جام و ساغر آمد
دامی نهاد و دانه،آن دلبر یگانه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.