امروز گزافی ده آن باده نابی را
برهم زن و درهم زن این چرخِ شَتابی را
گیرم قدحِ غیبی از دیده نهان آمد !
پنهان نتوان کردن مستی و خرابی را
ای عشق طرب پیشه خوش گفت خوش اندیشه
بربای نقاب از رخ، آن شاهِ نقابی را
تا خیزد ای فرخ زین سو اخ و زان سو اخ
برکن هله ای گلرخ سغراق و شرابی را
گر زان که نمیخواهی تا جلوه شود گلشن
از بهر چه بگشادی دکان گلابی را
ما را چو ز سر بردی وین جوی روان کردی
در آب فکن زوتر بطزادهی آبی را
ماییم چو کشت ای جان بررسته در این میدان
لب خشک و به جان جویان باران سحابی را
هر سوی رسولی نو گوید که نیابی رو
لاحول بزن بر سر آن زاغِ غرابی را
ای فتنهی هر روحی، کیسهبُر هر جوحی
دزدیده رباب از کف بوبکرِ ربابی را
امروز چنان خواهم تا مست و خرف سازی
این جان محدث را وان عقل خطابی را
ای آب حیات ما شو فاش چو حشر ار چه
شیر شترِ گرگین جانست عَرابی را
ای جاه و جمالت خوَش خامش کن و دم درکَش
آگاه مکن از ما هر غافل خوابی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و روزهای خوشی که در آن مستی و شادی وجود دارد اشاره میکند. او از عشق بهعنوان نیرویی قدرتمند یاد میکند که میتواند حجابها را کنار بزند و زیباییها را آشکار کند. شعرا همچنین به گرما و هنجارهای زمانه پرداخته و به حالتهای عاشقانه و شعور انسانی اشاره دارد. در نهایت، او خواستار لذت بردن از زندگی و نوشیدن از باده عشق است و از تلاش برای فراموش کردن رنجها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: امروز این بادهی خوش را به هم بریز و درهم کن این چرخِ پرشتاب را.
هوش مصنوعی: اگرچه جام غیبی به طور پنهانی به من رسید، اما نمیتوانم مستی و خرابیم را مخفی کنم.
هوش مصنوعی: ای عشق شاد و سرمست، با نیک اندیشی خود، نقاب را از چهرهی آن شاه پنهان کن.
هوش مصنوعی: بجنب ای خوشروز و مهربان، از این سو و آن سو، شادی و سرور را فراخوان و ای زیبا چهره، با شرابی معطر و دلپذیر دلها را شاد کن.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی که زیبایی و شکوفایی طبیعت ظاهر شود، پس چرا دکان گلابی را باز کردهای؟
هوش مصنوعی: وقتی ما را از بلندی به پایین انداختی و جوی آب را روان کردی، زودتر بچهماهیها را در آب بینداز.
هوش مصنوعی: ما همچون دانههای کشت شدهایم که در این میدان، جان ما به دنبال اندکی باران و آبیاری است، در حالی که لبهای ما خشکیده و نیازمند رحمت آسمانی هستند.
هوش مصنوعی: در هر طرف، پیامبری جدید به مردم میگوید که در این وضعیت نمیتوانید به جایی برسید. بنابراین، به خودتان فشار بیاورید و نگذارید این زاغ سیاه شما را دچار تردید کند.
جوحی و بوبکر ربابی، دو طرار و دزد معروف در زمان خود بودهاند
هوش مصنوعی: امروز میخواهم به گونهای باشم که سرخوش و بیخیال بشوم و این روح تازه را تحت تاثیر قرار دهم و عقلم را هم از کار بیندازم.
هوش مصنوعی: ای آب حیات ما، به وضوح و آشکارا مانند روز باش، زیرا هر چند که شیرِ شترِ گرگین و وحشی روحی دارد، اما جان انسان زنده است.
هوش مصنوعی: ای زیبایی و شکوه تو، خاموش باش و دم نزن، زیرا از ما هر کسی که غافل است را بیدار نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
# «گرگین» به فتح گاف اول به معنای حیوانی است که به جرب مبتلا باشد که به اشتباه به ضم گاف خوانده شده.
ساقی ز شراب حق پر دار شرابی را
درده می ربانی دلهای کبابی را
کم گوی حدیث نان در مجلس مخموران
جز آب نمیسازد مر مردم آبی را
از آب و خطاب تو تن گشت خراب تو
[...]
یا میکده را دربند این رند شرابی را
یا چشم بپوش امشب مستی و خرابی را
تا گرد وجودم را بر باد فنا ندهد
از دست نخواهد داد این آتش آبی را
یکباره پریشان کرد ما را چو پریشان کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.