پیش شمع نور جان دل هست چون پروانهای
در شعاع شمع جانان دل گرفته خانهای
سرفرازی شیرگیری مست عشقی فتنهای
نزد جانان هوشیاری نزد خود دیوانهای
خشمشکلی صلحجانی تلخرویی شکری
من بدین خویشی ندیدم در جهان بیگانهای
با هزاران عقل بینا چون ببیند روی شمع
پر او در پای پیچد درفتد مستانهای
خرمن آتش گرفته صحن صحراهای عشق
گندم او آتشین و جان او پیمانهای
نور گیرد جمله عالم بر مثال کوه طور
گر بگویم بیحجاب از حال دل افسانهای
شمع گویم یا نگاری دلبری جانپروری
محض روحی سروقدی کافری جانانهای
پیش تختش پیرمردی پایکوبان مستوار
لیک او دریای علمی حاکمی فرزانهای
دامن دانش گرفته زیر دندانها ولیک
کلبتین عشق نامانده در او دندانهای
من ز نور پیر واله پیر در معشوق محو
او چو آیینه یکی رو من دوسر چون شانهای
پیر گشتم در جمال و فر آن پیر لطیف
من چو پروانه در او او را به من پروانهای
گفتم آخر ای به دانش اوستاد کائنات
در هنر اقلیمهایی لطف کن کاشانهای
گفت گویم من تو را ای دوربین بستهچشم
بشنو از من پند جانی محکمی پیرانهای
دانش و دانا، حکیم و حکمت و فرهنگ ما
غرقه بین تو در جمال گلرخی دردانهای
چون نگه کردم چه دیدم آفت جان و دلی
ای مسلمانان ز رحمت یاریای یارانهای
این همه پوشیده گفتی، آخر این را برگشا
از حسودان غم مخور تو شرح ده مردانهای
شمس حق و دین تبریزی خداوندی کز او
گشت این پسمانده اندر عشق او پیشانهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عشق و معرفت پرداخته و به زیباییهای وجودی معشوق اشاره میکند. شاعر با تشبیهات مختلف عشق را به شمع و پروانه تشبیه کرده و از نور و روشنیای که این عشق به زندگیاش میبخشد، سخن میگوید.
او همچنین به حالت دیوانگی و مستی ناشی از عشق اشاره میکند و میگوید که در این مسیر علم و دانش با عشق گره خوردهاند. شاعر از بیداری و آگاهی در مقابل دیوانگی سخن میگوید و به دیگران پند میدهد که از رحمت و عشق الهی غافل نشوند. در نهایت، شاعر به شخصیتی به نام شمس تبریزی اشاره میکند که نقش مهمی در عشق و معرفت وی دارد و او را به عنوان منبع الهام و حقیقت معرفی میکند. به طور کلی، این شعر در وصف عمق عشق و گذر از ظواهر به باطن و حقیقتهای وجودی پرداخته است.
هوش مصنوعی: در کنار شمعی که روشنایی زندگی را به دوش دارد، دل هم مانند پروانهای به دور این شمع میچرخد و در دایره محبت و نور آن، خانهای ساخته است.
هوش مصنوعی: شادی و افتخار از عشق به معشوق به وجود میآید، و در این حال شخصی به اوج شوریدگی و دیوانگی میرسد، در حالی که در دل عاشقانهاش همچنان آگاهی و هوشیاری دارد.
هوش مصنوعی: در دنیا، من هیچکس را ندیدهام که به این شیوه، همزمان خشم و صلح را در خود داشته باشد و تلخی چهرهاش را با شیرینی روحش جبران کند.
هوش مصنوعی: وقتی که عقلهای فرزانه و توانا زیبایی و درخشندگی شمع را ببینند، به گونهای مجذوب و مدهوش میشوند که گویا در پای شمع به دور خود میچرخند و احساس سرگشتگی و شادی دارند.
هوش مصنوعی: در دشتهای عشق، خرمن مزرعهای در آتش است و گندمهای او شعلهورند، و جان او همچون پیالهای پر از شور و اشتیاق است.
هوش مصنوعی: اگر نور همه جهان مثل کوه طور درخشان باشد، چنانچه بدون هیچ پردهای از احوال دلم بگویم، داستانی شگفتانگیز خواهد بود.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن زیبایی و جذابیت یک دختر اشاره دارد. شاعر او را به شمع تشبیه میکند که نور افشانی میکند و به نوعی نماد زندگی و روحافزایی است. دلبری او به گونهای است که جان انسان را پرورش میدهد و او را به جانب خداوند میکشاند. مانند درخت سرو، قامت او بلند و زیباست و این زیبایی به قدری قوی و دلربا است که میتوان آن را همچون کافری جانانه توصیف کرد.
هوش مصنوعی: در مقابل عرش و مقام او، سالخوردهای وجود دارد که با شادی و شوق در حال رقص است، اما او در واقع دریایی از دانش و حکمت است و برتری دارد.
هوش مصنوعی: دانش به اندازهای در اختیار انسان است که میتواند آن را بگنجاند، اما همچنان عشق او را به گاز گرفتن و چشیدن وادار میکند و در وجودش جایی برای عشق باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: من در نور وجود معشوق مثل پیر و عالمی درخشان غرق شدهام. شبیه به آیینهای هستم که فقط تصویر او را نشان میدهد، و انگار دو سر دارم، مانند شانهای که هر دو طرفش را میبیند.
هوش مصنوعی: در پیری به زیبایی و ظرافت کسی دلبسته شدم، مانند پروانهای که به شمع نزدیک میشود، من نیز در جستجوی آن شخص لطیف هستم که همواره در خاطر من است.
هوش مصنوعی: به استاد بزرگ که علمش گسترده و بینظیر است، گفتم ای خالق همه چیز، لطفاً یک خانهای برای من بساز.
هوش مصنوعی: ای کسی که چشمهایت را بستهای، به من گوش کن و از نصیحتی که به تو میدهم، بهره ببر. این پند، قدرتی برای جان توست که در سن سالخوردگی به آن نیاز داری.
هوش مصنوعی: علم و آگاهی، خرد و حکمت و فرهنگ ما همه تحت تأثیر زیبایی تو و جمال آن چهره درخشان قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: وقتی که نگاه کردم، چه چیزی دیدم؟ آفتی که جان و دل را میخورد. ای مسلمانان، به رحمت و یاری توجه کنید.
هوش مصنوعی: تو اینقدر از درد و دلهای خودت پنهانکاری کردیم، حالا این راز را برای دیگران فاش کن و از حسادتهای دیگران نترس، با شهامت بگو.
هوش مصنوعی: شمس تبریزی، منبع حق و دین است و به واسطهی او، عشق به وجود آمده و در دلها جای گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حال عالم سر بسر پرسیدم از فرزانهای
گفت: یا خاکیست یا بادیست یا افسانهای
گفتمش، آن کس که او اندر طلب پویان بود؟
گفت: یا کوریست یا کریست یا دیوانهای
گفتمش: احوال عمر ما چه باشد عمر چیست؟
[...]
گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانهای
با همه کس آشنا با ما چرا بیگانهای
ما چو اندر عشق تو یکرویه چون آیینهایم
تو چرا در دوستی با ما دو سر چون شانهای
شمع خود خوانی همی ما را و ما در پیش تو
[...]
من کیم رسوای شهر و عاشق دیوانهای
آشنا با هر غمی وز خویشتن بیگانهای
هم شوم شاد از غمش کو در دلم منزل گرفت
هم شوم غمگین که او جا کرد در ویرانهای
ترک شهرآشوب من در کشوری منزل نکرد
[...]
ای ثنا و مدح تو در لفظ هر فرزانه ای
خویش کرده مکرمات تو زهر بیگانه ای
افتخار خاندان جد خویشی در نسب
کی بود چون خاندان جد تو هر خانه ای
آنچه در توست از بزرگی کی بود در غیر تو
[...]
شعله زد شمع جمال او ز دولتخانهای
گشت در هر دو جهان هر ذرهای پروانهای
ای عجب هر شعلهای از آفتاب روی او
گشتت زنجیری و در هر حلقهای دیوانهای
هر که با هر حلقه در دنیا نیفتاد آشنا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.