هر چه آن سرخوش کند بویی بود از یار من
هر چه دل واله کند آن پرتو دلدار من
خاک را و خاکیان را این همه جوشش ز چیست
ریخت بر روی زمین یک جرعه از خمار من
هر که را افسرده دیدی عاشق کار خود است
منگر اندر کار خویش و بنگر اندر کار من
در بهاران گشت ظاهر جمله اسرار زمین
چون بهار من بیاید بردمد اسرار من
چون به گلزار زمین خار زمین پوشیده شد
خارخار من نماند چون دمد گلزار من
هر کی بیمار خزان شد شربتی خورد از بهار
چون بهار من بخندد برجهد بیمار من
چیست این باد خزانی آن دم انکار تو
چیست آن باد بهاری آن دم اقرار من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیباییهای آن اشاره دارد. شاعر از احساسات عمیق و خوشحالیهای ناشی از عشق سخن میگوید و آن را به بهار و جوانی تشبیه میکند. او میگوید که هر شادی و سرخوشی ناشی از عشق معشوقش است و اشاره میکند که در بهار، اسرار زمین نمایان میشود، درست مانند عشق او که همه چیز را روشن و زیبا میکند. همچنین، شاعر بیان میکند که هر کسی که احساس ناراحتی و افسردگی دارد، به نوعی عاشق است و باید به عشقهای دیگر توجه کند. در نهایت، با مقایسه باد خزانی و بهاری، سوالاتی از تناقضات عشق و زندگی طرح میکند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که برای من خوشایند و خوشبو باشد، از طرف یارم است و هر چیزی که دل من را شگفتزده کند، نور و تاثیر دلبر من است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که جوشش و حرکتهایی که در خاک و میان موجودات دنیوی دیده میشود، به چه علت است؟ چه چیزی باعث این vibrancy و زندگی شده است؟ گویی که تنها یک جرعه از مستی من بر روی زمین ریخته شده و باعث این تحولات و انرژی شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی را که افسرده و غمگین دیدی، بدان که او به کار و شغل خود علاقهمند است. به کار خودت نپرداز و به احوال من توجه کن.
هوش مصنوعی: در بهار، تمام رازهای زمین آشکار میشود. زمانی که بهار من بیاید، رازهای وجود من نیز روشن خواهد شد.
هوش مصنوعی: زمانی که در باغ زمین، خارها را پوشاند، دیگر از درد و رنج من نشانی نماند و بهار زندگیام آغاز شد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در پاییز زندگیاش دچار مشکل و بیماری شده، با نوشیدن شربتی از بهار، حالش بهتر میشود. اما وقتی بهار من به او بخندد، او از بیماریاش خارج میشود و شاداب میگردد.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی میپردازد که در آن وجود یک تغییر یا تحول محسوس است. باد خزانی نماد سردی و دوری است که به شکلی به انکار یا عدم پذیرش فردی اشاره دارد. در مقابل، باد بهاری نماد تازگی و سرزندگی است و به وضعیت پذیرش و قبول احساسات میپردازد. به طور کلی، این بیت نشاندهنده تضاد میان حالاتی است که فرد در مواجهه با عشق یا احساساتش تجربه میکند؛ از یک طرف تنش و انکار و از طرف دیگر تازگی و پذیرش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
مجلس سامیّ مجد الدّینی ای کان هنر
چونی از رنج و صداع و زحمت بسیار من
چون ز من هرگز ندید آزار طبع نازکت
بی سبب شاید که جوید طبع تو ازار من؟
تو به دفع کار من مشغول و من فارغ که خود
[...]
از دخول هر غری افسردهای در کار من
دور بادا وصف نفس آلودشان از یار من
دررمید از ننگ ایشان و خبیثیها و مکر
از وظیفه مدح یارم این دل هشیار من
خاک لعنت بر سر افسوس داری بدرگی
[...]
چون مرا غمناک بیند شاد گردد یار من
زان سبب شادی نمیگردد به گرد کار من
اشک چشمم سر دل یک یک به رخها بر نبشت
گوییا با اشک بیرون میرود اسرار من
رخت ازین شهرم به صحرا برد میباید که شب
[...]
بت پرستی را شعار خود کنم تا یار من
از خدای خود نترسد چون کند آزار من
سر ز تقوی پا ز مسجد دست از طاعت کشم
تا شود آن نامسلمان راضی از اطوار من
کوشم اندر معصیت چندان که گردم کشتنی
[...]
چون زند موج حلاوت کلک شکر بار من
پسته خندان شود لب بسته از گفتار من
دامن فکر من است از دامن گل پاکتر
چشم شبنم می پرد در حسرت گلزار من
چون صدف دریادلان را باز می ماند دهن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.