بخش ۲۶ - داستان آن شخص کی بر در سرایی نیمشب سحوری میزد همسایه او را گفت کی آخر نیمشبست سحر نیست و دیگر آنک درین سرا کسی نیست بهر کی میزنی و جواب گفتن مطرب او را
آن یکی میزد سحوری بر دری
درگهی بود و رواق مهتری
نیمشب میزد سحوری را به جد
گفت او را قایلی کای مستمد
اولا وقت سحر زن این سحور
نیمشب نبود گه این شر و شور
دیگر آنک فهم کن ای بوالهوس
که درین خانه درون خود هست کس
کس درینجا نیست جز دیو و پری
روزگار خود چه یاوه میبری؟
بهر گوشی میزنی دف، گوش کو؟
هوش باید تا بداند، هوش کو؟
گفت گفتی بشنو از چاکر جواب
تا نمانی در تحیر و اضطراب
گرچه هست این دم بر تو نیمشب
نزد من نزدیک شد صبح طرب
هر شکستی پیش من پیروز شد
جمله شبها پیش چشمم روز شد
پیش تو خون است آب رود نیل
نزد من خون نیست آبست ای نبیل
در حق تو آهن است آن و رخام
پیش داود نبی موم است و رام
پیش تو کُه بس گران است و جماد
مطرب است او پیش داود اوستاد
پیش تو آن سنگریزه ساکت است
پیش احمد او فصیح و قانت است
پیش تو استون مسجد مردهایست
پیش احمد عاشقی دل بردهایست
جمله اجزای جهان پیش عوام
مرده و پیش خدا دانا و رام
آنچ گفتی کاندرین خانه و سرا
نیست کس چون میزنی این طبل را
بهر حق این خلق زرها میدهند
صد اساس خیر و مسجد مینهند
مال و تن در راه حج دوردست
خوش همیبازند چون عشاق مست
هیچ میگویند کان خانه تهیست
بلک صاحبخانه جان مختبیست
پر همیبیند سرای دوست را
آنک از نور الهستش ضیا
بس سرای پر ز جمع و انبهی
پیش چشم عاقبتبینان تهی
هر که را خواهی تو در کعبه بجو
تا بروید در زمان او پیش رو
صورتی کاو فاخر و عالی بود
او ز بیت الله کی خالی بود
او بود حاضر منزه از رتاج
باقی مردم برای احتیاج
هیچ میگویند کاین لبیکها
بیندایی میکنیم آخر چرا
بلک توفیقی که لبیک آورد
هست هر لحظه ندایی از احد
من ببو دانم که این قصر و سرا
بزم جان افتاد و خاکش کیمیا
مس خود را بر طریق زیر و بم
تا ابد بر کیمیااش میزنم
تا بجوشد زین چنین ضرب سحور
در دُرافشانی و بخشایش بحور
خلق در صف قتال و کارزار
جان همیبازند بهر کردگار
آن یکی اندر بلا ایوبوار
وان دگر در صابری یعقوبوار
صد هزاران خلق تشنه و مستمند
بهر حق از طمع جهدی میکنند
من هم از بهر خداوند غفور
میزنم بر در به اومیدش سحور
مشتری خواهی که از وی زر بری
به ز حق کی باشد ای دل مشتری
میخرد از مالت انبانی نجس
میدهد نور ضمیری مقتبس
میستاند این یخ جسم فنا
میدهد ملکی برون از وهم ما
میستاند قطرهٔ چندی ز اشک
میدهد کوثر که آرد قند رشک
میستاند آه پر سودا و دود
میدهد هر آه را صد جاه سود
باد آهی که ابر اشک چشم راند
مر خلیلی را بدان اواه خواند
هین درین بازار گرم بینظیر
کهنهها بفروش و ملک نقد گیر
ور ترا شکی و ریبی ره زند
تاجران انبیا را کن سند
بس که افزود آن شهنشه بختشان
مینتاند که کشیدن رختشان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، بحثی دربارهٔ سحر و معنای آن در زندگی انسانها مطرح میشود. گوینده به فردی که بیموقع در نیمهشب سحری میزند، متذکر میشود که وقت سحر در واقع در نیمهشب نیست و او در اشتباه است. سپس توضیح میدهد که در این خانه، وجود فقط دیو و پری است و بیمورد به کارهای اشتباه میپردازد.
در ادامه، او به تفاسیر مختلف از یک واقعیت اشاره میکند، که پیش هر کس چیزها به شکلی متفاوت نمایان میشوند. برای فرد عادی، این جلوهها ممکن است مرده یا بیمعنا به نظر برسند، اما نزد خداوند و عارفان، مملو از زندگی و معنا هستند.
در نهایت، گوینده به تلاشهای مومنان و عابدین اشاره میکند که در پی رضایت خداوند و حقیقت هستند و دعوت به جستجوی معنای حقیقی زندگی میکند. او پیوند میان دنیای مادی و معنوی را بررسی کرده و به این نکته میرسد که برای دریافت نعمتهای الهی، باید از درون پاک و نیت خالص برخوردار باشیم.
هوش مصنوعی: یکی در وقت سحری بر درگاهی میکوبید و آن درگاه متعلق به کسی بزرگ و ارجمند بود.
هوش مصنوعی: نیمه شب سحری را به خیال و دلخواه خود به صدا درآورد و به جدیت به او گفت که تو چه میکنی ای کسی که به کمک نیاز داری.
هوش مصنوعی: در آغاز وقت سحر، وقت مناسب برای خوردن سحری نیست، چرا که این زمان، زمان ایجاد شور و تلاطم است.
هوش مصنوعی: در اینجا به شما میگوید که به خود آیید و درک کنید که در دل این خانه، هیچکس جز خودتان وجود ندارد. به عبارت دیگر، به جای نگاه کردن به بیرون و استفاده از دیگران، تمرکز کنید بر روی درون خود و احساسات و نیازهای خود.
هوش مصنوعی: در این مکان هیچکس جز موجودات عجیب و غریب وجود ندارد، پس چرا در مورد روزگار خود سخنان بیهوده میگویی؟
هوش مصنوعی: برای شنیدن صدای دف که به گوش میرسد، باید گوش شنوا وجود داشته باشد. اما به واقعیت این است که باید ذهن و درکی وجود داشته باشد که متوجه آن صدا شود. پس، آیا این درک وجود دارد؟
هوش مصنوعی: بگو چه گفتهای، تا از خدمتگزار بشنوی پاسخ را و در حیرت و نگرانی نمانی.
هوش مصنوعی: هرچند که در این لحظه شب است و تو کنار من هستی، صبحی شاداب و دلانگیز به من نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: هر شکستی که تجربه کردم، در واقع به پیروزی تبدیل شد و همه شبها که در تاریکی و ناامیدی بودم، به عنوان روزی روشن و امیدوارکننده در ذهنم شکل گرفت.
هوش مصنوعی: در برابر تو، آب رود نیل مانند خون است، اما برای من، خون به معنای واقعی کلمه همانند آب است ای بزرگوار.
هوش مصنوعی: در مورد تو، مانند آهن است و در برابرش سنگ نرم و قابل تغییر است. مانند داود نبی که بر آن موم تسلط داشت و میتوانست به آن شکل دهد.
هوش مصنوعی: در حضور تو، کوهها سنگین و بیحرکتند، اما در برابر داوود، او موسیقیدانی است که زنده و پربار است.
هوش مصنوعی: در حضور تو، آن سنگریزه خاموش و بیحرف است، اما در برابر احمد، او سخنوری توانا و شیوایی است.
هوش مصنوعی: در نزد تو، مکان عبادت مردهای قرار دارد، در حالی که در پیش احمد، عاشقی وجود دارد که دل را به سوی خود کشیده است.
هوش مصنوعی: تمام اجزای جهان در نظر مردم عادی بیفایده و مرده به نظر میرسند، اما در چشم خداوند، این اجزا هوشمند و تحت کنترل هستند.
هوش مصنوعی: آنچه تو گفتی که در این خانه و این مکان هیچکس نیست، پس چرا این طبل را میزنی؟
هوش مصنوعی: افراد برای دستیابی به حقیقت و کمک به مردم، هزینههایی را صرف میکنند و پایهگذاری کارهای نیک و ساختن مساجد را در نظر میگیرند.
هوش مصنوعی: مال و جان برای سفر به حج دور به آسودگی و شوق و ذوق بسیار فدای عشق میشوند، همانطور که عاشقها به خاطر معشوق خود فدای همه چیز میکنند.
هوش مصنوعی: میگویند که این خانه خالی است، اما در واقع، صاحبخانه روح معصوم و ناب است.
هوش مصنوعی: کسی که با دل و دیدهاش به سرای دوست مینگرد، نور الهی را در آنجا میبیند و وجودش پر از روشنی است.
هوش مصنوعی: خانهای پر از جمعیت و شلوغی، اما برای کسانی که آیندهنگر هستند، در واقع خالی و بیمحتواست.
هوش مصنوعی: هر کس را که میخواهی، در کعبه جستجو کن تا در زمان او، تو نیز به سوی او بروی.
هوش مصنوعی: صورت زیبا و با شکوهی داشت، اما از خانه خدا خالی بود.
هوش مصنوعی: او همیشه در دسترس است و از هرگونه ناپاکی و نیازمندی دیگران پاک و منزه است.
هوش مصنوعی: میگویند چرا ما به این دعوتها و پاسخها، بدون شنیدن ندایی، پاسخ میدهیم. بالأخره دلیل این کار چیست؟
هوش مصنوعی: توفیق الهی همیشه در دسترس است و هر لحظه صدایی از خداوند به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: من میدانم که این قصر و خانه به شادی و زندگی رنگین شدهاند، اما خاک آنها ارزشمندی مانند کیمیا دارد.
هوش مصنوعی: من همیشه مس خود را با دقت و مهارت بر روی زمین میزنم تا سالها درنهایت به کیمیا و طلا تبدیل شود.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که از این نوع ضربه و تلمیح، باید جوششی به وجود آید که باعث نورافشانی و بخشش بزرگی در دریاها گردد.
هوش مصنوعی: مردم در صف نبرد و جنگ هستند و جان خود را در راه خدا فدای او میکنند.
هوش مصنوعی: یکی در سختی و مشکلاتی مانند ایوب است و دیگری در صبر و استقامت مانند یعقوب.
هوش مصنوعی: صد هزاران انسان در عذاب و نیاز به خاطر حقیقت و در جستجوی آن از طمع و خواستههای خود تلاش میکنند.
هوش مصنوعی: من به خاطر خداوند مهربان به در خانهاش میزنم و امید دارم که در سحرگاه به من لطف کند.
هوش مصنوعی: آیا میخواهی کسی را پیدا کنی که از او طلا بگیری، اما حق و حقوق را زیر پا بگذاری؟ ای دل، چنین چیزی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: با استفاده از مال تو، امکانات دیگری را به دست میآورد و در عوض، نوری از روح و ذهنی پاک به تو منتقل میکند.
هوش مصنوعی: این یخ میگیرد و جسم فانی را میسوزاند و ملکی را فراتر از تصور ما ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: چند قطره اشک جمع میشود و از آن، نهر گوارایی به نام کوثر به وجود میآید که شیرینیاش باعث حسادت دیگران میشود.
هوش مصنوعی: چشمهای غمگین و دل پر از حسرت، هر تنهایی و اندوهی که وجود دارد به دل انسان میچسبد و برای هر اندوه، مزیت یا خواستهای نیز به همراه میآورد.
هوش مصنوعی: باد با آهی که مانند ابر، اشک چشم را به حرکت درآورد، خلیلی را به یاد آورد و نام او را با آن صدا کرد.
هوش مصنوعی: در این بازار پررونق و بیهمتای فروش کالاهای قدیمی، به سرعت اقدام کن و داراییهای واقعی را به دست بیاور.
هوش مصنوعی: اگر تو به شک و تردید دچار شوی، حقایق و درسهای انبیا برای تو سند و مدرک خواهد بود.
هوش مصنوعی: به دلیل خوش شانسی آن پادشاه، دیگر کسی نتوانسته است بار و بنهاش را جابهجا کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.